آسمان آبی

آسمان آبی

سلام
بر توئی که پا به خلوت ما گذاشته ای ؛
خوش آمدی !
اینجا آسمانِ آبی است .
اینجا آسمان همیشه آبی است ،
نه گرد و غباری و نه دود و خاکستری و نه حتی تکهِ ابریُّ و ...
اینجا آسمانش همیشه آبی است ؛
آبیِ آبیِ آبی ،
برای توئی که دوست داری آسمان را همیشه آبی ببینی .
بیا و نظاره کن آنچه را که تو دوست می داری.
بیا و ببین به شرط آنکه اگر خوشت آمد به دوستانت هم خبر دهی که بیایند و ببینند ؛
در ضمن آیا هیچ می دانستی که برای ما مهم است ؟؟؟!!!
اگر برای خودت هم مهم است نظرت را راجع به آنچه که دیده ای برایمان بنویس .
باز هم بیا و یک سری به ما بزن از دیدن دوباره ات خوشحال می شویم بیا قدمت بروی چشم .
یاعلی

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

  • ۲۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۰۶ .
  • ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۴۶ سلام

پیشگفتار
 

به نام هستی بخش عالم. او که ولایتش سراسر دو گیتی را فرا گرفته و موجودات هستی در پرتو نورانیتش حیات یافته است .او که با عنایت حکیمانه اش دنیای معدوم را ، وجود بخشید وبا دست کریمانه اش مخلوقی درآن جای داد که فلسفه خلقتش را« لیعبدون »گذاشت . عاقل مختاری که در طاعتش توان اشرف شدن ، ودر مخالفتش توان اخس شدن دارد. حمد خدای را که به نسیانگروگمراهی چون او هادیانی ازجنس نوربخشید تا با قوای آن انسانیت و کمال را درک کرده، بدان نیل کند. هادیانی که زمینه سازتحقق دین جهانی اشرف آنها یعنی حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله وسلم)شدند.حمد خدای راکه باردیگر لطف و عنایت فرمود وبرای اکمال و اتمام دین محمدی اولیایی از نورخود خلق و آنها را متصف به اوصاف خود نمود و هدایت را تنها درگرو اطاعت از آنها قرار داد اما صد حیف که برخی را ه هدایت را مسدود و طریق اطاعت رامنحرف ساختند و یازده اختر تابناک را با مظلومیت به شهادت رسانده، قصد داشتند دوازدهمین نور را هم از هستی ساقط کنند.آری آنها با دست خود زیر بار تکلیف الهی نرفته ،تا ابد لکه ی ننگی بر چهره ی خود انداختند.اما این بارخداوند حکیم وقدیرخاتم اوصیاء را برای ما نگهداشت ودست بدخواهان را ازدست اندازی به اوایمن ساخت و او را درغیبتی آشکا را قرار داد.اکنون که از آن زمان قرن ها گذشته ، مولای ما حجت بن الحسن (ارواحنا له الفداء) هنوز منتظر ند، منتظر جمعیتی که به خود بیایند و مقدمات ظهور غریبی هزار و چندساله را فراهم کنند.هان بدان که او ما را سرگردان و بدون سرپرست نگذاشته بلکه ما را به فقیهان در دین ارجاع داده وفرموده: «به راویان احادیث ما رجوع کنید »(1) واز اینجاست که مسأله ی تقلید بوجود آمده است . در قانون اساسی ایران اسلامی یکی از همین فقها به عنوان رهبرو ولی جامعه اسلامی منصوب می شود تا در رأس ،سرپرستی جامعه را به عهده داشته باشد واین از لحاظ عقلی و دینی خیلی مفید وازعنایات حق تعالی به جامعه اسلامی می باشد هرچند فقها و مراجع دیگرهم منبع رجوع هستند.حضرت امام(رضوان الله تعالی علیه)می فرماید: ((ولایت فقیه برای مسلمین یک هدیه ای است که خدای تبارک و تعالی داده است.))(2) لذا در این زمانه که حفظ ایمان مشکل است ،بجاست که شناختی نسبت به زمان خود پیدا کرده و وظیفه معلوم خود را اخذ و بدان عمل کنیم.و باید بدانیم که اگر راه هدایت دیگری بود امام زمان وائمّه(علیهم السلام) از آن دریغ نمی نمودند.در مورد ولایت فقیه کتب زیادی از جانب علمای بزرگوارنوشته شده است که مراجعه به آنها حلّال بسیاری از مشکلات عقیدتی امروزی است. امام رضا (علیه السلام )به اسناد از پدران بزرگوارشان می فرماید:قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم): اللهم ارحم خلفائی ثلاث مرات قیل له یا رسول الله و من خلفائک؟ قال الذین یاتون من بعدی و یروون احادیثی و سنّتی فیُعَلِّمونَها من بعدی(3)لذا باید شناختی ازولی فقیه خود داشته باشیم تا بتوانیم در پرتو این شناخت ایشان را اطاعت نموده و خود را تا ظهورحضرت ولی عصر(ارواحنا له الفداء) بیمه کرده و منحرف نشویم .
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

بخش اول : مختصری از زندگی نامه مقام معظم رهبری(مد ظله العالی)
 

فصل اول ) از میلاد تا نوجوانی
 

در سال 1318 شمسی مطابق با 28 صفرسال 1358 ه.ق در خانه محقر و کوچکی، کودکی پا به عرصه وجود نهاد که با اقتدا به جدّ طاهرش سیّد علی نام گذاری شد. پدر بزرگوار ایشان (حاج سیّد جواد) از علمای زاهد و به نام مشهد و مادر بزرگوارشان صبیّه حجت الاسلام والمسلمین(سیّد هاشم نجف آبادی) بودند. خاندان بزرگ خامنه ای از سادات اصیل حسینی و از نسل پاک امام چهارم حضرت علی بن الحسین سیّد الساجدین ( علیهما السلام) می باشند.(4) ایشان از همان دوران کودکی تحت تربیت دو نور بودند و به تدریج با ملکات اخلاقی یک خانواده روحانی و اهل علم خو گرفتند. ایشان دارای 4 خواهر و 3 برادر هستند. جد ایشان آقای(سیّد حسین خامنه ای) از علمای آذربایجانی مقیم نجف و مردی پرهیزکار و اهل تقوا بودو روحانی شهید(حاج شیخ جواد خیابانی) شوهر عمه ایشان و یکی از روحانیون مشهور و مبارز دوران مشروطه و نماینده مردم تبریز در مجلس شورای ملی بودو پس از سالها مبارزه در تبریز به شهادت رسید. آقاسیّد علی از چهار سالگی آموزش قرآن کریم رادر مکتب خانه آغاز و از کلاس پنجم ابتدایی وارد حوزه علمیه شدند ودر مدت 5 سال و نیم سطوح حوزه راطی نموده درس خارج راشروع کردند. البته درطی مدت تحصیل در حوزه دروس راهنمایی و دبیرستان راهم در کنار دروس حوزه به صورت شبانه پشت سر گذاشتندو موفق به اخذ دیپلم شدند. آقا سیّد علی مقداری از دروس مقدماتی را نزد مادر(5) و برخی را نزد پدر گرامی خود که دارای مقام علمی بالایی بودند می خواندندو در تابستان که کلاس درس تعطیل می شد درسهایی که پدرشان تعیین می کردند نزد ایشان می خواندند به همین خاطر پیشرفت سریعی در دروس حوزوی داشتند، به طوری که قبل از اتمام سن 18 سالگی تمام دروس سطوح را خوانده و درس خارج راشروع کرده بودند.ایشان در این سنین علاوه بر تلاش ها ی مضاعف در زمینه دروس حوزوی و متوسطه به خواندن کتبی همچون تاریخ، ادبیات، شعر، قصه ,رمّان نیز می پرداختند واین دوره از نوجوانی را بهترین دوره ی مطالعه و یادگیری می دانستند .وضعیت خانوادگی ایشان چندان مناسب نبود. منزل پدری ایشان خانه ای 60-70متری در محله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق و زیرزمین داشت وبه هنگام میهمانی مشکلاتی به علت عدم وسعت مشکلاتی را ایجاد می کرد. اغلب مادر بزرگوارشان از لباسهای کهنه پدر ایشان لباس تهیه می کردند که غالباً دارای چند وصله بود و وضعیت خانوادگی ایشان به گونه ای بود که اغلب نان جو می خوردند و به ندرت نان گندم تهیه می شد(6) وآقا سید علی شبهایی را به یاد دارند که در منزل شام نداشتند و با پول خردی که بعضی وقتها مادر بزرگوارشان می داد قدری کشمش یاشیر می خریدند و با نان می خوردند.(7)

چند مطلب شنیدنی از این دوران
 

سوال؟ شما در چه سنی ملبس شدید؟جواب: «چیزی که حتماً می دانم برای شما جالب است، این است که من همان وقت ،معمّم بودم؛یعنی در سنین ده و سیزده سالگی عمّامه سرم بود و قبا تنم بود. قبل از آن هم همین طور، از اوایلی که به مدرسه رفتم با قبا رفتم. منتهی تابستان ها با سر برهنه می رفتم، زمستان که می شد، مادرم عمّامه به سرم می پیچید.مادرم خودش دختر روحانی بود و برادران روحانی هم داشت، عمّامه پیچیدن راخوب بلد بود؛ سر ماها عمامه می پیچید و به مدرسه می رفتیم. البته اسباب زحمت بود که جلوی بچه ها، یکی با قبای بلند و لباس جور دیگر باشد. طبعاً مقداری انگشت نمائی و اینها بود؛ امّا ما بازی و رفاقت و شیطنت و این طور چیزها جبران می کردیم، نمی گذاشتیم که در این زمینه خیلی سخت بگذرد.»(8)
از بچگی به ما علی آقا می گفتند!
((خانواده ما یک خانواده روحانی از دو سو بود، به همین دلیل بود که ما از بچگی ملبّس به لباس روحانی بودیم، من و برادر بزرگم آقا سیّد محمد از دوران دبستان عمامه سرمان بود. گاهی پدرم مثلاً می خواست به نماز برود یا به مسجد می رفت ما را صدا می کرد.از بچگی به ما ((علی آقا))می گفتند، علی و محمد نمی گفتند،علی آقا و محمد آقا می گفتند، احتراممان می کردند صدا می کردند علی آقا! محمد آقا! ... بیایید برویم مسجد، باهم می دویدیم عمامه می گذاشتیم سرمان و عبا می پوشیدیم و با آقا می رفتیم مسجد.»(9)

علاقه به تحصیل
 

تصدیق ششم را دور از چشم پدر با رفتن به کلاس شبانه دریافت نمودند و سپس مخفیانه در کلاسهای دبیرستان نام نویسی کرده، دوره متوسطه را طی دو سال به صورت جهشی خواندند و دیپلم را گرفتند.(10)

تقلید منبر:
 

در همان دوره آخر دبستان یعنی کلاس پنجم و ششم تازه منبر آقای فلسفی را از رادیو پخش می کردند که ما از رادیو شنیده بودیم؛ من منبر او را در بچگی تقلید می کردم. به همان سبک ، آن بخشهای کتاب دینی را با صدای بلندی و خیلی شمرده ، پشت سر هم می خواندم. معلّمم و پدر ومادرم خیلی خوششان می آمد؛ من را تشویق می کردند.(11)

فصل دوم ) از جوانی تا میانسالی
 

آقا سیّد علی در سن 18 سالگی همزمان با اخذ دیپلم متوسطه موفق به گذراندن دروس سطوح نزد پدرشان و اساتید دیگر از جمله آقای حاج هاشم قزوینی و حاج سیّد احمد مدرس یزدی شدند و درس خارج را نزد مرحوم آیت الله میلانی شروع کردند که در محضر ایشان یکسال درس اصول و دوسال و نیم درس فقه را فرا گرفتند. شوق آشنایی با حوزه های علمیه جهان تشیّع، مؤانست باشیوه های تدریس در مراکز علمی آقا سیّد علی را در سال 1336 به نجف اشرف کشاند و مدت دو سال در آنجا اقامت گزیدند و از محضر اساتیدی بنام همچون آیت الله حکیم، آیت الله خویی، آیت الله شاهرودی، میرزا باقر زنجانی,...کسب فیض کردند. علی رغم علاقه به ماندن در نجف به خاطر مخالفت پدر به مشهد مراجعت نموده و پس از آن به مدت 6 سال در قم سکونت نمودندودر محضر حضرت امام (رحمة الله علیه ) ،آیت الله بروجردی(رحمة الله علیه) ،آیت الله حائری یزدی (رحمة الله علیه )و...تلمّذ نموده وهمچنین بخشی از فلسفه را نزد علامه طباطبائی آموختند.ایشان از سال 1341 وارد میدان مبارزه شده و به خاطر آن بارها مورد شکنجه وآزار قرار گرفتند وتبعید وزندان را به دل خریدند به طوری که مجموع بازداشت وزندان و تبعید ایشان 3 سال به طول انجامید.آقا سیّد علی در سال 43 یعنی در سن 25 سالگی به علت بیماری چشم پدرشان و علاقه شدیدی که به یکدیگر داشتند علی رغم توصیه های اساتید و دوستان مبنی بر ماندن در قم و آینده درخشان تحصیل، به مشهد مراجعت می کنند.در مشهد فعالیت های تدریس و مبارزات ایشان تا سال 49 ادامه می یابد ودراین سالها چندین بار توسط ساواک بازداشت و زندانی می شوندو بدنبال آن جلسات درس ایشان تعطیل می گردد. در سالهای 50 تا53 در سه مسجد مشهد به نام کرامت ، امام حسن مجتبی(علیه السلام) و میرزا جعفر درس های تفسیر و ایدئولوژی را بیان می کنند. در سال 50 پس از عملیات انفجار دکلهای برق هنگام برپایی جشن های 2500 ساله ستمشاهی دستگیر شده و پس از حدود 2 ماه آزاد می شوند. در سال 53 مجدداً دستگیر ودر شکنجه گاه مخوف ساواک به طور انفرادی (حدود 2 ماه) محبوس می شوند. سال 56 تا 57 به خاطر تشکیلاتی که با دوستان به راه انداختند دستگیر و پس از چند شب زندان به ایرانشهر تبعید می شوند. معظم له از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا سال 64 عهده دار مسئولیت های مهمّی می شوند که به اختصار ذکر می شود.
سال 1358 : نماینده شورای انقلاب اسلامی در وزارت دفاع . 27 مرداد 58 13: معاون وزیر دفاع.آذرسال 58 13: سرپرست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی حضرت امام (رحمة الله علیه).سال 1359 : عضویت شورای عالی دفاع از سوی حضرت امام(رحمة الله علیه) .24 دی 59 13: امامت جمعه تهران به حکم حضرت امام (رحمة الله علیه). شهریورسال 1360 : دبیر کل حزب جمهوری اسلامی. 13 مهرسال 60 : رئیس جمهوری اسلامی ایران با رأی 16846996 نفر و کسب بیش از 95 درصد از آرا . مرداد سال1364 : رئس جمهور اسلامی ایران با رأی 12203870 و کسب 67/ 85 درصدی برای بار دوم. از حوادث سال 60 ترور خونین اعضای حزب جمهوری اسلامی به رهبری دکتر بهشتی بود . منافقین که بنی صدر از اعضای آن بود وقتی تلاش های آنها به بن بست رسید و بعد از آن هرکدام به گوشه و کناری فرار کردند به فکر انتقام جویی آن هم از دشمن اصلی خود یعنی حزب جمهوری اسلامی افتادند . در ترور مقرّ حزب موفق شدند ودکتر بهشتی و 72 تن از یارانش را مظلومانه به شهادت رساندند. مقام عظماى ولایت در خرداد 1360 در مراسم نماز جمعه تهران مواردى از تخلفات و کارشکنى هاى بنى صدر را براى امت بر ملا نمودند و یک ماه پس از آن – یک روز قبل از ترور افراد حزب جمهوری اسلامی- به هنگام سخنرانى در مسجد ابوذر تهران توسط منافقین ، ترور و مجروح شدند که به مدت 42 روز تحت معالجه و درمان قرار گرفتند که پس ‍ از مرخصى از بیمارستان هنوز از ناحیه دست راست از نظر حرکتى دچار مشکل بوده و معظم له به عنوان افتخار و پشتوانه جانبازان انقلاب اسلامى ، در خیل جانبازان قرار گرفتند.(12)خواست خدا بر این شد که ایشان بار دیگر به عنوان خدمتگذار باقی بمانندومسئولیت رهبری نظام اسلامی را عهده دار شوند. ایشان دردوره ریاست جمهوری تلاش های زیادی همچون دوران مبارزه انجام دادند. ریاست ایشان همزمان با جنگ ما با عراق بود. از طرفی به بهبود وضع مردم وازطرف دیگر به مسائل جنگ می پرداختند بطوری که با لباس رزم در جبهه های جنگ حاضر می شدند و آنجا نیز خدمت می کردند.خدمات و تلاش های بی وقفه ایشان دردوره ریاست جمهوری بر این شد تا بار دیگر مردم ایشان را به این سِمت انتخاب کنند .گرچه خود از این مسئولیت خطیر اجتناب می کرد امّا به دستورحضرت امام (رحمة الله علیه) در انتخابات دور دوم شرکت کرده و رأی بالایی آوردند و خدمات خود را به انقلاب اسلامی بار دیگر ابراز کردند. ایشان در این دوران همواره مورد تأیید حضرت امام(رحمة الله علیه) بودند . تعابیر زیادی از شخصیت ایشان نمودند که در جای خودش ذکر می شود.

ورود به میدان سیاسی از یک جاذبه پنهانی
 

« در ارتباط با ورود به میدان مبارزه و مسائل سیاسی ، سالهای 31-32 بود که شنیدم مرحوم نوّاب صفوی آمدند به مشهد که در این ارتباط یک جاذبه پنهانی مرا به طرف مرحوم نوّاب می کشاند و خیلی علاقه مند شدم نوّاب را ببینم، تا اینکه خبر دادند نوّاب می خواهد به مدرسه سلیمان خان که من هم از طلاب آنجا بودم بیاید که آن روز ورود مرحوم نوّاب به مدرسه سلیمان خان جزو روزهای فراموش نشدنی زندگی من است.وقتی ایشان با یک عده از افراد فدائیان اسلام که کلاه پوست مخصوص به سر داشتند، وارد مدرسه شد، به هیأت ایستاده و با شعار کوبنده شروع به سخنرانی کرد. محتوای سخنرانی اش هم این بود که باید اسلام زنده شود و اسلام حکومت کند و در این ارتباط پرخاشگرانه، شاه انگلیس و مسئولین مملکتی را متهم به دروغگویی کرد و گفت : این مسئولین مسلمان نیستند! من که برای اولین بار این حرفها از زبان مرحوم نوّاب به گوشم می خورد؛ آن چنان حرفهایش در دلم نشست که دوست داشتم همیشه با او باشم. بعد از آنکه مرحوم نوّاب از مشهد رفتند،ما دیگر از او خبر نداشتیم تا اینکه خبر شهادتش به مشهد رسید. هیچ شکی ندارم که اوّلین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد بنابراین،آن حالت رنگ پذیری از مرحوم نوّاب سبب شد که در همان سال 34 یا 35 اوّلین حرکت مبارزاتی ما شروع شود.»

فصل سوم ) از میانسالی تاکنون
 

دوران غم انگیز
 

در 14 خرداد سال 68 هنوز چند ماه به پایان دوره ریاست جمهوری اسلامی معظم له نمانده بود که امام عظیم الشأن، آن مرد الهی به رحمت ایزدی پیوست و با دلی آرام و قلبی مطمئن به سوی حق تعالی سفر نمود و همگان را در این مصیبت داغدار وجود خود نمود. به دنبال این واقعه جانگداز مجلس خبرگان رهبری که از وظایفش تعیین رهبری است بعد از بحث وگفتگو و رسیدگی به این امر خطیر مسئولیت رهبری نظام اسلامی را بردوش حضرت آیت الله سیّد علی خامنه ای گذاشت. تأییدیه مجلس خبرگان از مقام معظم رهبری عوامل مختلفی داشت که برخی از آن عوامل عبارتند از:
1- حضرت امام (رحمة الله علیه) بارها از ایشان به عنوان فرد شایسته رهبری نام می بردند که برخی از یاران حضرت امام (رحمة الله علیه) از جمله فرزند خود حضرت امام(رحمة الله علیه) آقای حاج سیّد احمد خمینی به این مطلب در مجلس اذعان کردند.
2- سیاست منحصر به فرد که ایشان را از دیگران متمایز می کرد.
3- شخصیت علمی ایشان در ابعاد گوناگون
4- فضایل اخلاقی ایشان در حد اعلی و...
انتخاب آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) به این مقام را باید از عنایات حق تعالی دانست چرا که ایشان نزدیکترین فرد از لحاظ شخصیتی- آن هم درابعاد گوناگون – به مرحوم امام(رحمة الله علیه) بودند. در وقایع مختلف همواره مطیع و فرمانبر امام بزرگوار بودند و آنچنان روح معنویت،سیاست و مبارزه را در خود پرورش داده بودند که رهبرکبیرانقلاب ایشان را به عنوان شایسته ترین فرد برای رهبری بعد از خود معرفی نموده و سخنان و الفاظی را در مورد ایشان بکار بردند-در جای خود بحث شده است - که در مورد هیچ کس بکار نبردند. از عنایات دیگر حضرت حق می توان عدم انتخاب مقام معظم رهبری به عنوان قائم مقامی از سوی حضرت امام(رحمة الله علیه) در زمان حیات ایشان نام برد، چرا که رهبری باید تا لحظه رحلت حضرت امام(رحمة الله علیه) در پرده ای از ابهام می بود، تا در موقعش- بدور از تیرهای سهمگین دشمنان انقلاب اسلامی - بروز و ظهور کند. آیت الله العظمی بهاء الدینی(14) (رحمة الله علیه) آن عارف فرزانه از سال 61 تا 67در مورد رهبری مقام عظمای ولایت چنین می فرمودند:« بعد از امام اگر بشود به کسی اعتماد کرد این سید (آیة الله خامنه ای) است ایشان از همه افراد به امام نزدیک تر است .کسی که ما به او امیدواریم آقای خامنه ای است باید به او کمک کرد که تنها نباشد . گاهی که صحبت از قائم مقامی برخی افراد بعد از امام می شد، ایشان لبخندی ملیح زده و با تامل اندیشمندانه ای می فرمود: «ما این طور نمی بینیم، چون خدا نمی خواهد، هر چند بعضی تلاش می کنند . خیال می کنند می توانند برای شیعه از جانب خود رهبر و مرجع درست کنند.» ودر جای دیگر فرمودند:«البته هیچ کس حاج آقا روح الله نمی شود، ولی آقای خامنه ای از همه به امام نزدیک تر است . کسی که ما به او امیدواریم آقای خامنه ای است . شما از ما قبول نمی کنید و تعجب می کنید، ولی این دید ماست، نزد ما محرز است سید علی خامنه ای .» زمان می گذشت و به مرور زمان سخنان گهربار و گلواژه های بینش آفرین این پیر روشن ضمیر، بیشتر و بهتر عملی می شد . تا این که رحلت حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) و انتخاب حضرت آیة الله خامنه ای ( مدظله العالی ) پیش آمد . خدمت ایشان رسیدیم و به عنوان خبر جدیدی خدمتشان عرض کردیم . فرمودند: «ما مدت ها پیش به این مطلب رسیده بودیم و باید به ایشان کمک کرد تا تنها نباشد.» (15) چند روز بعد از انتخاب معظم له به رهبری ،آقا به خدمت آن عارف والا مقام رسیدند.آیت الله العظمی بهاءالدینی اسرار می ورزیدند که دست ایشان را ببوسند که هربار با مخالفت معظم له روبرو می شوند. در آخرایشان را قسم داده و می گویند :«اجازه بدهید دستتان را ببوسم تا فردای قیامت که محضر جده ام رسیدم عرض کنم دست ولیّم را بوسیدم.» (16)

بخش دوم : جلوه هایی از شخصیت مقام معظم رهبری(مدالظّله العالی)
 

فصل اول : شخصیت علمی
 

الف) اجتهاد و فقاهت
 

1)از دیدگاه علماء و بزرگان
اجتهاد و فقاهت ایشان مورد تأیید علما و مراجع تقلید از جمله حضرت امام(رحمة الله علیه )است. حضرت امام (رحمة الله علیه)ایشان را مجتهدی مسلم و شایسته مقام رهبری نظام اسلامی می دانستند.اکنون برخی از سخنان مراجع عظّام تقلید و علماء را دراین مورد از دید می گذرانیم.
حضرت آیت الله العظمی اراکی:
((انتخاب شایسته حضرتعالی به مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران، مایه دلگرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران است.))(18)
حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ فاضل لنکرانی:
(( در مورد مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای(دامت برکاته) اشعارمی دارد که مقام شامخ علمی و اجتهاد و فقاهت معظم له جای هیچگونه تردیدی نیست . اینجانب با توجه به سابقه آشنائی دیرین و اطلاع از مراتب تحصیلی اذعان به اجتهاد بنحو اطلاق وی دارم علاوه بر اشاره و بلکه تصریح امام عظیم الشأن(قدس سره الشریف) در موارد متعدد به صلاحیت و شایستگی رهبری ایشان دلیل عمده بر مقام اجتهاد معظم له می باشد. ))(19)
قم حوزه علمیه محمد فاضل 7 محرم الحرام 1411هق حضرت آیت الله حاج شیخ علی مشکینی:
(( حضرت مستطاب آیت الله حاج سیّد علی خامنه ای ( مدظله العالی) واجد مقام فقاهت و اجتهاد و قدرت استنباط احکام شرعیه که تصدی مقام معظم رهبری بدان نیازمند است می باشند، چنانچه معظم له حائزسایرشرایط ولایت امت ورهبری جامعه مسلمین نیز بنحو اوفی می باشند....(20) علی مشکینی15 / 5 / 69
حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالله جوادی آملی:
(( اجتهاد و عدالت آیت الله جناب آقای حاج سیّد علی خامنه ای (دامت برکاته) مورد تأیید می باشد لازم است امت اسلامی (ایّدهم الله) در تقویت رهبری معظم له در بذل نفس و نفیس در هیچگونه نثار و ایثار دریغ نفرمایند))(21)
حضرت آیت الله مصباح یزدی:
((من اگر بخواهم درباره شخص ایشان و ویژگی هایی که خدای متعال به ایشان عطا فرموده و امتیازاتی که به ایشان لطف کرده صحبت کنم،حقش را نمی توانم ادا کنم، ولی در چندجمله کوتاه عرض بکنم که ایشان فقاهت را توأم با تقوا، تیز هوشی و فراست را توأم با بردباری و سعه صدر؛ مدیریت را همراه با تعبّد و پایبندی به اصول ومبادی اسلامی، فکر روشن وثاقب ودرخشان را با دوراندیشی و تشخیص مصالح دراز مدت امت اسلامی، حزم و واحتیاط را توأم با شجاعت وشهامت، بهره مندی از علوم مختلف اسلامی را با ذوق و گرایشهای هنری اصیل، اعتماد به نفس را همراه توکل بر خدای متعال، تلاش و جدیت و نظم و برنامه ریزی را توأم با توسّل به ولی عصر (عج) و ائمه اطهار و در یک کلمه همه ی شرایط و مزایای مدیریت را با روح عبادت و بندگی و اخلاص جمع می کند.))(22)
حجت الاسلام و المسلمین حاج سیّد احمد خمینی (رحمة الله علیه):
(( حضرت امام بارها از جنابعالی به عنوان مجتهدی مسلم و بهترین فرد برای رهبری نام برده اند. انتخاب شایسته و بسیار خدا پسندانه حضرتعالی باعث شادی تمام دوستداران اسلام و انقلاب اسلامی در جهان گردید . حضرتعالی از چهره های درخشان انقلاب اسلامی ایران بوده و همواره مورد تأیید و تکریم امام عزیزمان بوده اید.))(23)
2)از دیدگاه برخی ازشاگردان معظم له
حجت الاسلام پاینده :
((نقاط قوت یک درس عبارتند است از تسلط استاد به مباحث فقهی، اصولی، رجالی ، درایه، ادبیات، آیات قرآن و علم حدیث ؛ مقام معظم رهبری تسلط فوق العاده ای به مباحث رجالی دارند. خیلی مسلط با ذهنی کاملاً آماده، اسامی روات و سلسله روات در حافظه ایشان همیشه مهیا می باشد. ایشان هم ادیب هستند هم شاعر و هم نثر گفتن ایشان در حد اعلی می باشد. در ادبیات عرب نیز همین قوت را دارند با همین قوت هم حدیث را ترجمه می کنند. ایشان قرآن شناس و استاد قرائت و مفسّر هم می باشند. مقارن بودن تدریس ایشان با مباحث ادیان دیگر و دیدگاههای روز، به درس معظم له قوت می بخشد. ایشان درس روز قبل را به صورت جزوه در می آورند و به شاگردان می دهند. مقام معظم رهبری هر روز قبل از درس چند دقیقه ای بحث اخلاقی دارند.اگر روزی هم مناسبتی باشد درس را زودتر تمام می کنند و می فرمایند یک نفر بلند شود و ذکر مصیبتی بخواند.))(24)
حجت الاسلام دکتر احمدی
((تسلطی که مقام معظم رهبری به تاریخ ائمه (علیهم السلام) دارند بسیار دلنشین است. بنده سراغ ندارم کسی این اندازه در زمینه تاریخ ائمه (علیهم السلام) مخصوصاً ائمه ای مثل امام جواد، امام هادی، امام حسن عسگری(علیهم السلام) و بطور کلّی ائمه بعد از امام رضا(علیه السلام) که متأسفانه کمتر به تاریخشان پرداخته شده است کار کرده باشد. ایشان علی رغم اشتغالات فراوان به این مهم اهتمام دارند و باید اذعان داشت که در تجزیه و تحلیل تاریخ زندگانی این بزرگواران پیشتازند. در سخنرانی هایی که ایشان به مناسبتهایی دارند تبحّر و معرفت معظم له در مورد زندگی امیر المؤمنین و سیره ی آن حضرت و تحلیل های تاریخی در مورد ائمه نزدیک به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به خوبی روشن و مشخص می شود. همچنین در بحثهایی که گاهی درباره ملا صدرا و بطور کلی در زمینه فلسفه اسلامی پیش می آید مقام عظیم الشأ ن ولایت به این علوم آگاهی وسیعی دارند و به پاره ای از مطالب دقیق فلسفی اشاره می کنند و گاهی راهنمایی هایی می کنند. اگرکسی چنین آشنایی با این علوم نداشته باشد، نمی تواند درباره ریزه کاری های فلسفه اظهارنظر کند نظرهای پخته ای که به محققان جهت می دهد.))(25)

ب) تدریس و تألیف معظم له
 

مقام معظم رهبری علاوه برمشاغلی که از زمان طاغوت تاکنون داشتند کتب ارزنده ای در زمینه های دینی ،سیاسی واجتماعی تألیف نمودند که با مراجعه به آنها شخصیت علمی ایشان تا حدود زیادی مشخص می شود. همچنین ایشان کتب مهمی از جمله کتاب صلح امام حسن(علیه السلام) را ترجمه نمودند. معظم له از سن 25 سالگی در حوزه علمیه مشهد به تدریس سطوح عالیه و تفسیر مشغول بودند که به تدریج تدریس را به سمت جوانان تشنه معارف اسلامی در دانشگاه و عموم اقشار مردم در جلسات عمومی کشاندند. برخی از کتب تألیفی و تراجم ایشان به قرار زیر است.
1ـ طرح کلى اندیشه اسلامى در قرآن.
2 ـ از ژرفاى نماز
3 ـ گفتارى در باب صبر
4ـ چهار کتاب اصلى علم رجال
5 ـ ولایت
6ـ گزارش از سابقه تاریخى و اوضاع کنونى حوزه علمیه مشهد.
7ـ زندگینامه ائمه تشیع (چاپ نشده)
8 ـ سیره امام سجاد «علیه السلام»
9ـ وحدت و تحزّب
10ـ هنر از دیدگاه آیت الله خامنه‌ای
11ـ درست فهمیدن دین
12- عنصر مبارزه در زندگى ائمه «علیهم السلام»
13- روح توحید، نفى عبودیت غیر خدا
14- ضرورت بازگشت به قرآن
15- درسهایی از نهج البلاغه
16- پیشواى صادق
17- امام رضا «علیه السلام» و ولایتعهدى
18– حدیث ولایت (مجموعه پیامها و سخنان ایشان که تا کنون 9 جلد آن چاپ شده است.)
19 - پیرامون عزاداری عاشورا
20– درر الفوائد فی اجوبة القائد
22- الجهاد (درس خارج معظم له) و ...
● ترجمه
1ـ صلح امام حسن (ع) ، تألیف راضى آل یاسین.
2ـ آینده در قلمرو اسلام ، تألیف سید قطب.
3ـ مسلمانان درنهضت آزادى هندوستان،تألیف عبدالمنعم نمرى نصرى.
4ـ ادعانامه علیه تمدّن غرب، تألیف سید قطب .
در مورد تلاش و پیگیری مقام معظم رهبری در زمینه ی علم آقای سیّد حسین میردامادی( دایی معظم له) می فرمودند : ((از چیزهایی که یاد دارم این است که مرحوم آقا سیّد هاشم میردامادی- پدر بزرگ مادری مقام معظم رهبری- و مرحوم پدر مقام معظم رهبری عنایت خاصی به آقا داشتند و بارها شنیدم که می فرمودند :علی آقا آینده خوبی دارد چرا که خیلی کنجکاو و پیگیر درس است . به استاد زیاد اشکال می کند و به مباحثه کردن علاقه دارد.))(26)

فصل دوم : شخصیت اخلاقی
 

الف)ساده زیستی و قناعت
 

قال امیرالمومنین(علیه السلام):
انّ الله جعلنی امامًا لخلقه ، ففرض علیّ التقدیر فی نفسی ومطعمی ومشربی وملبسی کضعفاء الناس کی یقتدی الفقیر بفقری ولایطغی الغنی ّ غناه(27)« امام علی علیه السلام فرمودند: خدا مرا برای خلق خود امام قرار داد پس برمن واجب ساخت که درباره ی خودم و خوردنی و آشامیدنی ام و لباسم اندازه ای همچون ناتوان ترین مردمان نگاه دارم، تا فقیر به من اقتدا کند و ثروتمند به طغیان برنخیزد.» این روایت شریف بطور واضح مبیّن چگونگی و چرایی زندگی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است وهمچنین مشی و مرام بارزی برای رهبران وسردمداران دینی به حساب می آید. در زمان غیبت حضرت ولی عصر(ارواحنا له افداء) اگر رجوعی به زندگی علماء و مراجع خاصّه مقام معظم رهبری(مد ظلهم العالی ) کنیم در می یابیم که ایشان پیرو حضرات معصومین (علیهم السلام)بودند و همواره خودرا متخلّق به اوصاف الهی نمودند.زندگی توأم با ساده زیستی همواره یک ارزش والای اخلاقی وانسانی بوده است زیرا درآن محرومین و ناتوانان مورد توجه و الطاف هستند. ابعاد زندگی مقام عظمای ولایت به وسیله بزرگان وعلماءو مردم دیده شده است . آراستگی به زیور قناعت و سادگی و پیراسته بودن از رذایل طمع و حرص و تکبر، از بارزترین حالات روحی و رفتاری ایشان است. هرگز غنا و دارایی موجب اسراف و تبذیر، و تنگدستی و ناداری سبب تملق و سرکوبی عزت نفس وی نبوده، پیوسته خویشتن را از آلودگی به جلوه های فریبنده دنیایی دور داشته و مناعت طبع و بزرگواری را سرلوحه زندگی خویش قرار داده است. ایشان گرچه در جایگاه رهبری و ولایت فقیه هستند اما زیستن ایشان همواره در مشیء و سیره اجداد طاهرینش بوده است .در مورد ساده زیستی و قناعت ایشان مطالب زیادی را بزرگان و علمای عامل بیان کرده اند که در این مختصر مقال به ذکر چند مورد اکتفا می شود .
از زبری فرش مندرس به موکت پناه بردم !
حجه الاسلام سید احمد خمینی (ره) می فرمود:((در اینجا بر خود واجب می دانم که این شهادت را بدهم که زندگی داخلی آیت الله خامنه ای بسیار ساده است. نه از باب این که رهبر عزیز انقلابمان نیازی به این حرفها داشته با شد بلکه وظیفه خود می دانم تا این مهم را به مردم انقلابی ایران بگویم، من از داخل منزل ایشان مطلعم؛ در منزلشان بیش از یک نوع غذا بر سر سفره ندارند،خانواده ایشان روی موکت زندگی می کنند. روزی منزل ایشان رفتم یک فرش مندرس آنجا بود که از زبری آن به موکت پناه بردم.)) (28)
پرسیدیم خبری هست ؟ گفت:نه
حجت الاسلام والمسلمین احمد مروی معاون ارتباطات حوزوی دفتر مقام معظم رهبری از چند سال پیش روایت می کند :((چند سال قبل شب عید فطر دفتر بودیم برای استهلال وکارهای آن، نماز را به امامت ایشان خواندیم. بعد از نماز گفتند: افطار برویم منزل ما وما تعارف کردیم که نه اگر چه تمایل داشتیم که برویم ایشان اصرار کردند که نه بیایید منزل ما، ما هم رفتیم ،سر سفره چای بود ونان و پنیر و ظرفی حلوا، ما با این غذا ،خودمان را سیر نکردیم که برای غذای اصلی جا داشته باشیم به اشاره از خادم آقا که پیرمردی است پرسیدیم خبری است؟ گفت : نه همین غذاست.وقتی آقا رفتند این خادم گفت: خانواده آقا رفته اند مشهد و برای خانه یک ظرف بزرگ حلوا درست کرده اند، افطار رهمین را با هم می خوریم . درباره سحری پرسیدیم گفت: ((هر شب من یک آبگوشتی برای سحر بار می گذارم و سحر با آقا می خوریم.)) در مهمانی‌هایی که خانواده‌ آقا تشریف می‌برند، گاهی خانواده‌های ما هم هستند، می‌آیند تعریف می‌کنند که خانواده‌ حضرت آقا تقریباً جزو ساده‌ترین‌ها در این مهمانی‌ها‌، از نظر لباس و وضع ظاهری، هستند. آقازاده‌های حضرت آقا هم همین جورند.))(29)
چیزی جز املت ساده نیست !
راوی: سردار رحیم صفوی
((یک روز که در منزل مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در خدمت ایشان بودم بحث ما قدری به طول انجامید و نزدیک مغرب شد. پس از اقامه نماز در محضر ایشان، معظم له رو به من کردند و فرمودند: آقا رحیم! شام را مهمان ما باشید. بنده در عین حال که این را توفیقی می دانستم، خدمتشان عرض کردم؛ اسباب زحمت می شود، مقام معظم رهبری فرمودند: نه! بمانید هرچه هست باهم می خوریم. وقتی سفره را پهن کردند و شام را آوردند، دیدم غذای ایشان و خانواده شان چیزی جز اُملت ساده نیست . من نیز بر آن سفره مهمان بودم و مقداری از همان غذای ساده را خوردم.))(30)

ب) تواضع و فروتنی
 

حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی(حفظه الله تعالی)
تواضع مقام معظّم رهبری و مردم داری معظّم له در سفرهای ایشان به مناطق مختلف ومحروم بسیار روشن است. معظّم له بین خود و مردم هیچ فرقی قائل نیستند و خیلی گرم و خودمانی با مردم برخورد می کنند.(31)
آقای اسد الله شیرازی
به اتفاق حجت الاسلام آقای هادی مروی، به دفتر ریاست جمهوری رفتیم. درآن زمان، آیت الله خامنه ای عهده دار مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران بودند. هنگامی که وارد اتاق کار معظّم له شدیم، ایشان پشت میز خود نشسته بودند. نگاهشان که به بنده افتاد،برخاستند و به استقبال آمدند. رفتار آقا مرا شرمنده کرد. سال ها قبل من در کشکوئیه رفسنجان میزبان معظّم له بودم و حالا رفتم تا با نگاهی بر جمال ایشان،روحیه بگیرم. کجا رفتم؟ به دیدار دومین شخصیت مملکتی! دقیقاً من همان تواضعی را از ایشان دیدم که در دوران تبلیغِ قبل از انقلاب، در چهره ی ایشان دیده بودم. هیچ فرقی در رفتار ایشان به وجود نیامده بود. عجب لطفی خدا به ما کرده است که امروز چنین شخصیت فرزانه ای، عهده دار مقام رهبری ماست! ما باید با الگو گیری از آن رهبر عزیز، راهی را به سوی کمال بپیماییم.(32)
سردار سرتیپ پاسدار حجازی
در یکی از سفرها، مقام معظم رهبری پس از سخنرانی، از سالن برگزاری مراسم در حال خارج شدن بودند. بسیجیان زیادی اطراف آقا حلقه زده بودند. ناگهان دیدیم ایشان روی زمین نشستند. متوجه علّت نشدیم. خود را جلوتر رساندیم و دیدیم جانبازی را با برانکارد به دیدارآقا آوردند. آقا بامشاهده ی آن برادر جانباز،بلافاصله بر بالین او نشستند و مدّت زیادی با او به گفت و گو پرداختند و وی را مورد تفقّد قرار دادند. ایشان روی خاک نشسته بودند و با آن جانباز صحبت می کردند. تواضع و فروتنی ایشان در مقابل یک جانباز انقلاب، همه را تحت تأثیر قرار داد.من در همانجا آرزو کردم که ای کاش ما هم یک جانباز بودیم و این چنین مورد لطف و تفقّد مقام معظّم رهبری قرار می گرفتیم.(33)

ج) قانون مداری
 

حکایت حجت الاسلام محمدعلی حقانی (از اعضای بیت – تهران):
((هنگامی که می خواهند مرقد مطهرامام رضا (علیه السلام )را غبار روبی کنند، خدّام حرم دستمال های سفیدی را، برای انجام عمل غبار روبی به افراد و شخصیت های دعوت شده می دهند. این دستمال ها با گلاب ناب آغشته شده اند. مقام معظم رهبری این دستمال ها را می گیرند و پس از غبار روبی، به سر و صورت خود می کشند. در یکی از غبار روبی ها به آقای واعظ طبسی فرمودند: آیا من می توانم این دستمال متبرّک را برای خودم بر دارم؟ با اینکه تولیت آستان قدس رضوی زیر نظر مقام عظیم الشأن ولایت است، ولی از آنجا که آقای طبسی را تولیت آستان مقدس رضوی می دانند، خواستند با هماهنگی ایشان و پایبندی به قانون این کار را انجام دهند.))(34)
دوخاطره از سردار رویانیان درباره قانونمندی رهبر انقلاب
((وقتی ایشان یک زمانی می خواستند بروند صبحها به کوه، ماشین همراهشان می بایست ساعت 3 صبح که هیچ ماشینی در خیابان نیست پشت چراغ قرمز می ایستاد. یا مثلا می خواستیم آقا را ببریم برای نماز جمعه در آن شلوغی و ازدحام باید از خط ویژه تردد می کردیم. ولی ایشان به هیچ عنوان چنین اجازه ای نمی دادند.یک بار حضرت آقا تشریف برده بودند مازندران و به ایشان گزارش رسیده بود که ماموران من در آن سفر برای عبور ایشان با مردم بد برخورد کرده اند و آن‌ها را هل داده اند و خلاصه مردم را آزار داده بودند. بعد از پایان سفر از دفتر ایشان مرا احضار کردند به سازمان قضایی و بعد به قید ضمانت آزاد شدم.(35)

د)خوش خلقی
 

خوش خلقی از اوصاف بارز معظم له است. ایشان چه با اهل خانه وچه با مردم همواره برخورد مهربانانه ومشفقانه داشته اند بطوری که از این طریق برخی از مردم را از انحراف نجات داده اند و کسانی که چندان اعتقادی به ایشان نداشتند وقتی با اخلاق کریمانه ایشان مواجه شدند راه خود را تغییر دادند. این اخلاق پسندیده همواره در اجداد طاهرین ایشان موج می زند بطوری که با رجوع به تاریخ موارد زیادی را خواهیم دید که اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) با خلق نیکوی خود افراد را به سمت خود جذب نموده اند وباعث هدایتشان می شدند؛برخی را از کفر به ایمان و برخی را از اسلام به ایمان.
آقای محمد امین نژاد از کار مندان صدا وسیمای تهران ازقول یکی از دوستان نقل می کند: «یک روز که مقام معظم رهبری به کوه های اطراف تهران رفته بودند با دختر و پسر دانشجویی، برخورد کردند که به لحاظ ظاهری وضع مناسبی نداشتند و تصور کردند که آقا دستور دست گیری آنها را خواهد داد، ولی بر خلاف تصور آن دو، مقام معظم رهبری با آنها احوال پرسی کردند واز شغل و فامیل بودن آنها سؤال کردند. پسر وقتی با خلق خوی آقا مواجه شد، واقعیت را گفت؛که ما دوست هستیم . آقا ابتداء در باره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کردند و بعد هم فرمودند:بد نیست صیغه محرمیتی در میان شما خوانده شود و شما با هم ازدواج کنید و به آنها پیشنهاد دادند که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیایید، من آمادگی دارم که شخصاً عقد شما را بخوانم. آن دو خداحافظی کردند وطبق قرار همراه خانواده محضرآقا رسیدند، آقا عقد آنها را جاری کردند و با برخورد کریمانه مقام عظیم الشأن ولایت، این دو جوان تغییر مسیر دادند و آن دختر غیر محجبه به یک دختر محجبه وآن پسر دانشجو به یک جوان مذهبی مبدل شدند. » (36)
امروز یکی از علاقه مندان واقعی آقا می باشد.!
راوی : یکی از بسیجیان تهران
«5/9 شب بود که متوجه ایستادن یک پیکان شدیم. یکی از اهالی فریاد زد برای سلامتی آقا صلوات بفرستید ما که در مغازه حضور داشتیم از روی کنجکاوی بیرون آمدیم متوجه شدیم مقام معظم رهبری از آن ماشین پیاده شدند. دور آقا را گرفتیم، ایشان پس از سلام و احوال پرسی تشریف آوردند و در مغازه نشستند. آقا پس از گوش دادن به درد دل صاحب مغازه و یکی دو نفر از دوستان فرمودند که ما برای دیدار خانواده شهیدی آمده ایم. خداحافظی کردند و تشریف بردند. صاحب مغازه که چندان مذهبی نبود و حتی گاه و بی گاه در مورد آقا حرفهایی می زد، باورش نمی شد که آقا به مغازه ایشان بیایند، بعدها متوجه شدیم آمدن آقا به مغازه ایشان موضوعیتی داشته و این عمل، صاحب مغازه را از رفتار خود پشیمان کرده است و امروز یکی از علاقه مندان واقعی آقا می باشد.» (37)

ه)علاقه به مردم ویاری ایشان
 

ایشان سراسر زندگی پر برکتش آمیخته از عشق به مردم مستضعف ومتعهد است این محبت نه تنها قلبی بوده بلکه همواره توأم با عمل مخلصانه و تلاش پیگیرانه بوده است. گویا ایشان در این صفت هم خود را متصف به اوصاف پیامبران و اجداد طاهرینشان مخصوصاً آقا امیرالمؤمنین نمودند. تاریخ شاهد نمونه های زیادی از این رفتار در ائمه طاهر (علیهم السلام) است. آنجا که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) همواره تلاش دربهبودی وضع مردم محروم و مستضعف می نمودند، همواره دست محبت کریمانه خود را بر سر آنها می کشیدند،از حقوق آنها دفاع می کردند، آنجا که با دست رنج خود چاه احداث می نمودند وهمه را در راه خدا انفاق می نمودند. وچه شب هایی گذشت بر امیر المؤمنین در حال حمل کیسه طعام و...نا گفته پیداست که محبت خدادادی سبب بروز رفتاری مشابه آن می شود ، اگر مثلا ما محبت قلبی به پدر ومادر داریم همواره سعی می کنیم به ایشان تنگی معیشت نرسد و با دست و زبان این محبت قلبی را ابراز می کنیم .مقام معظم رهبری در طول تاریخ زندگیشان علاوه بر تلاشهای مجدّانه در زمینه های سیاسی و دینی از کمک رسانی در رویداد ها و حوادث مختلف دریغ نکرده اند ورسیدگی به مناطق محروم و فقراء و درماندگان را از وظایف خود دانسته و می دانند.
حجة الاسلام شیخ عباس پور محمدی (از قم) می فرمود:
((وقتی در ایرانشهر سیل آمده بود، خانه های بسیاری از مردم خراب شد، ما از طریق کرمان برای کمک رسانی به ایرانشهر رفتیم، وقتی به آنجا رسیدیم پرسیدیم مسؤلیت کارها را چه کسی بر عهده دارد؟ گفتند: آن سیدی که داخل سیل است. نزدیکتر رفتیم، سید رشیدی(آیت الله خامنه ای) را دیدیم که یک کیسه آرد به دوش گرفته پاچه های شلوارش را بالا زده تا آب نگیرد و به کسانی که دچار سیل شده اند کمک می کند. پس از سلام واحوال پرسی به او گفتیم:چه چیز نیاز است؟ فرمودند:همه چیز نیاز است، ولی الآن کمک های نقدی بهتر است.سریع به رفسنجان آمدیم و در مساجد پول جمع کرده وبه ایرانشهر برگشته و خدمت ایشان رسیدیم. ایشان فرمودند:الآن وقت خوبی است ، آقایان همه جمع اند. خوب است ببینیم با این پول چه کار کنیم تا بیشترین استفاده را برای سیل زده گان داشته باشد. هر کسی پیشنهادی داد، در پایان ایشان فرمودند: «به نظر می رسد برای هر یک از خانواده های سیل زده یک گوسفند پاکستانی که شیر فراوان می دهد وزاد و ولدش زیاد است بخریم تا بتوانند از پوست ، گوشت، شیر وزاد و ولدش استفاده کنند.» این کار ارزشمندی بود که آن موقع برای سیل زده ها انجام شد.)) (38)ایشان علاقه زیادی به شهداء و خانواده هایشان دارند، به طوری که سر زدن به خانواده شهداء جزء برنامه های ایشان است که آن هم اغلب سر زده و بدون اطلاع قبلی است.

و)سلوک عرفانی
 

ز آه سینه سوزان ترانه می سازم

چونی ز مایه ی جان این فسانه می سازم
به غمگساری یاران چون شمع می سوزم
برای ا شک دمادم بهانه می سازم (39)
همواره شایسته ترین انسانها برنامه هایی را در زندگی پیش رو می گیرند که روز به روز به کمال حقیقی آنها اضافه شود و پیوسته در مسیر کمالات تلاش می کنند که دامنه کوه را طی نموده و قله ی آن را سیر کنند. پس معلوم می شود که آنها هدفی از زندگی دارند و هر روز را روز نویی توأم با پیشرفت می دانند. خوب است بدانیم که مقام عظمای ولایت فعالیت های زیادی را از جوانی تا به حالا انجام داده اند ودر این راه رنج ها و مشقت های بسیاری را دیده اند. اما این اعمال نه تنها ایشان را از سلوک الی الله تعالی و معنویت دور نکرد بلکه تمام اعمال تحت سلطه ی این سلوک عرفانی در آمده و هماهنگ با آن شده است. اینجاست که ضریب خطا کم شده یا وجود ندارد. اگر در زندگی اجداد طاهرین این بزرگوار کمی دقت بنماییم، خواهیم دید اگر صبر می کنند ، اگر صلح می کنند ، اگر شمشیر می کشند، اگر تبلیغ می کنند ، اگر یاری می کنند همه از یک چیز واحد است وآن رسیدن به حق تعالی وقرب الهی است ، یعنی همه دستگاهها وامور برای یکی کار می کنند وآن حق تعالی وسیر به اوست.(40)اکنون گوشه ای از سخنان حاج آقا توسلی در باره تهجد و شب زنده داری در ایام جوانی رهبر عزیز انقلاب اسلامی را می خوانیم؛((در مدرسه حجتیه با ایشان هم حجره بودم. تهجد وشب زنده داری معظّم له درهمان ایام جوانی،یک عبـادت خاصی بود هر روز هنگام اذان صبح ،ایشان جلوی در مدرسه حجتیه، با صدای بلند اذان می گفتند ،هرگاه همراه ایشان به جمکران می رفتم معظم له را مردی استثنایی می دیدم. ایشان توجهات خاصی به امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) داشتند.))(41)ایشان نسبت به عبادت دینی مخصوصاً نماز توجه وحضور قلب خاصی دارند و می توان یکی از عوامل رشد ایشان را در نمازشان جستجو کرد.
آیت الله مصباح یزدی(حفظه الله تعالی)
معظمّ له نه تنها این حضور در درگاه ربوبی وعبادت های عارفانه را مانعی بر سر راه انجام وظایف خطیر رهبری نمی دانند، بلکه این عبادت ها را عاملی برای موفّقیّت در عرصه ی خدمت می شمرند که ما آن را فیض الهی می دانیم.چه شب هایی که جمکران، میزبان آقا بوده است و مردم نیز شاهد عبادت رهبر فرزانه خود بوده اند و چه ایّامی که مقام معظّم رهبری در عشق امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) سوخته اند و مریدان در حسرت حال مرادشان، از خداوند بزرگ درخواست چنین حضوری کرده اند.(42)
حجت الاسلام و امسلمین موسوی کاشانی(حفظه الله تعالی)
حالات مقام معظم رهبری هنگام عبادت، فوق العاده است. معظمّ له در حال نماز، آن چنان خاشع است که اگر کسی پشت سر ایشان نماز بخواند، معنویتی در او ایجاد می شود که قابل وصف نیست. من این حالت را تنها در دو زمان حس کرده ام؛ یکی در آن زمان که پشت سر امام خمینی(قدس سره)در قم نماز می خواندیم و دیگری در مسجد الحرام بین حجر الاسود و مقام. این حالت در ماه مبارک رمضان، فوق العاده می شود. معظّم له در طول سال، دعا و نیایش بسیاری به درگاه خداوند دارند و در ماه مبارک، بیشتر به راز و نیاز می پردازند.(43)
حجه الاسلام والمسلمین راشد یزدی می فرمود:
وقتی در ایرانشهر در محضر آیت الله خامنه ای در تبعید بودم ، روزی عده ای از علماء از قم برای ملاقات ایشان آمده بودند و وقت نماز همه برای اقامه نماز جماعت به امامت معظم له آماده شدند ،در بین نماز بزغاله ای وارد اتاق شد و به این طرف وآن طرف می پرید و در آخر سجاده ی یکی از نماز گزاران را برداشت وبا خود برد برخی از نماز گزاران به کلی آرامششان به هم خود و خندیدند که یکی از آنها من بودم واز خنده ما دیگران هم به جز معظم له خندیدند ولی آقا نمازشان را بدون هیچ حرکت اضافی به پایان رساندند. بعد ازنماز،ازآقا پرسیدیم چطور شما توانستید نمازتان را ادامه دهید؟ آقا فرمودند:در مورد چی؟ عرض کردم در مورد بزغاله ای که وارد اتاق شده بود. آقا فرمودند: ذره ای از جریان را متوجه نشدم.(44)یکی از توفیقات حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) این است که همه نمازهایشان را به جماعت می خوانند و در بین نماز مغرب وعشاء ، اغلب بین نیم ساعت تا سه ربع ، سکوت محض و به تفکر و تأمل می نشینند .حتی اگر پشت سر ایشان وزراء و شخصیت های کشوری و لشکری نشسته باشند.(45)
سردار سرتیپ پاسدار مرتضی قربانی
در زمان جنگ، همراه مقام معظّم رهبری به طرف لشگر 25 کربلا می رفتیم. در بین راه، راننده رادیوی ماشین را روشن کرد. رادیودر حال پخش آیاتی از کلام الله مجید بود. چند آیه که تلاوت شد، آیت الله خامنه ای شروع کردند به زمزمه نمودن. آیه های قرآن مجید را همراه رادیو می خواندند و گریه می کردند. ایشان با گوشه ای از چفیه ای که دور گردن داشتند، اشک چشم خود را پاک می کردند.من در آنروز، درس بسیار بزرگی از معظّم له گرفتم و با دیدن آن صحنه،خیلی دلگرم شدم. چه افتخاری بالاتر از این که چنین بزرگانی هدایت کننده و فرمانده ی ما هستند!(46)

فصل سوم) شخصیت سیاسی
 

الف) ویژگی های یک فرد سیاسی از دید گاه مقام معظم رهبری
 

سلوک سیاسی امیرالمؤمنین از سلوک معنوی و اخلاقی او جدا نیست؛ سیاست امیرالمؤمنین هم، آمیخته ی با معنویت است، آمیخته ی با اخلاق است، اصلاً منشأ گرفته ی از معنویت علی و اخلاق اوست. سیاست اگر از اخلاق سرچشمه بگیرد، از معنویت سیراب بشود، برای مردمی که مواجه با آن سیاستند، وسیله ی کمال است، راه بهشت است؛ اما اگر سیاست از اخلاق جدا شد، از معنویت جدا شد، آن وقت سیاست ورزی می شود؛ یک وسیله ای برای کسب قدرت، به هر قیمت؛ برای کسب ثروت، برای پیش بردن کار خود در دنیا. این سیاست می شود آفت؛ برای خود سیاست ورز هم آفت است، برای مردمی هم که در عرصه ی زندگی آنها این سیاست ورزیده می شود هم آفت است.در این سیاست ورزی، امیرالمؤمنین یکی از خصوصیاتش این است: از مکر و فریب دور است .روش امیرالمؤمنین این است. تقوا که نبود، دست و زبان انسان باز است .می تواند همه چیز بگوید، خلاف واقع می تواند بگوید، تهمت می تواند بزند، دروغ به مردم می تواند بگوید، نقض تعهدات می تواند بکند، دلبستگی به دشمنانِ صراط مستقیم می تواند پیدا کند. وقتی تقوا نبود، اینجوری است. امیرالمؤمنین می فرماید: من سیاست را با تقوا انتخاب کردم، با تقوا اختیار کردم؛ این است که در روش امیرالمؤمنین، مکاری و حیله گری و کارهای کثیف و این چیزها وجود ندارد؛ پاکیزه است.یکی از خطرهای جدائی دین از سیاست همین است که وقتی سیاست از دین جدا شد، از اخلاق جدا خواهد شد، از معنویت جدا خواهد شد. در نظامهای سکولار و بی رابطه ی با دین، اخلاق در اغلب نزدیک به همه ی موارد، از بین رفته است.(47)

ب) شخصیت سیاسی مقام معظم رهبری از دید گاه علماءو بزر گان
 

حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(رحمة الله علیه):
به نظر من ایشان یک فقیه و یک مجتهد است کسی که در سال های طولانی در جهان سیاست استادی چون امام داشته است و خودش نیز دارای استعداد سر شار است . چنین فردی دارای مقام بلندی از درک سیاسی است، دوران هشت ساله ی ریاست جمهوری ایشان، یک شاهد قوی برای مطلب است. سفرها یی که ایشان به کشورهای خارج داشته اند به عنوان یک سیاستمدار در صحنه های سیاسی جهان درخشیده است.(48)
حضرت آیت الله امامی کاشانی(رحمة الله علیه):
آیت الله خامنه ای به تمام رموز سیاست و حکومت آگاه بوده و شخصی با ورع، با تقوا، محبوب، مخلص، عالم و دارای بنیه فقه هستند.(49)
حضرت آیت الله حائری شیرازی(قدس سره)
آیت الله خامنه ای صالح ترین فرد برای رهبری هستند...آیت الله خامنه ای علاوه بر تمام ویژگی ها، یک عالم آگاه به مسائل اسلامی است و از سیاست و درایت خاصی برخوردار است.(50)
دکتر سید محمد تیجانی نویسنده کتاب معروف «آنگاه هدایت شدم»(51): حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای رهبر امت اسلامی، رهبری شجاع، مدبر و دوراندیش در برخورد با وقایع جهانی است.این سید بزرگوار با شجاعتی که در مقابل استکبار دارد درقلب مسلمانان جهان قرار گرفته است. علاقه من به رهبر امت اسلامی،علاقه ای است که با مودّت اهل بیت (علیهم السلام )جمع می شود. ایشان مسلمانان را به وحدت توصیه می کند و آثار بلیغ و شیوایی برای مسلمانان اعم از شیعه و سنی برجای گذاشته است. من از خداوند برای حضرت آیت الله خامنه ای طول عمر همراه با صحت و عافیت مسئلت می کنم تا بتواند به مسیر مبارکی که در پیش گرفته دوام دهد.(52)و. . .

ج) شخصیت سیاسی مقام معظم رهبری از دید گاه رجال سیاسی
 

کوفی عنان:
((من با این که اهل غنا هستم، درباره ی کشور خود به اندازه ی ایشان اطّلاع ندارم. ایرانی ها و مسلمان ها باید افتخار کنند که چنین رهبری دارند.)) همچنین بعد از جلسه، کوفی عنان به خبرنگاران گفته بود از همان ابتدای ملاقات، ((حضرت آیت الله خامنه ای قلب مرا تسخیر کرد .»(53)
خاویر پرز دکوئیار(دبیر کل اسبق سازمان ملل متحد):
بعد از صدور قطعنامه 598 سازمان ملل، از سوی کشورهای قدرتمند دنیا بر ایران فشارهای زیادی وارد می شد تا قطعنامه را بپذیریم. در همان ایّام خاویر پرز دکوئیار برای رایزنی های لازم به ایران آمده بود. در آن زمان آقا رئیس جمهور بودند. پس از ملاقات، دکوئیار به من گفت: ((رئیس جمهور شما از کدام دانشگاه علوم سیاسی فارغ التحصیل شده است!)) گفتم چطور؟ گفت: ((من از چند دانشگاه معتبر دنیا مدرک دکترای علوم سیاسی دارم و بیش از سی سال است که کار سیاسی می کنم و اکنون ده سال است که دبیر کل سازمان ملل هستم. دراینمدت،کمتر شخصیت سیاسی و رئیس جمهوری هست که وی را ندیده و با او گفتگو نکرده باشم، ولی تاکنون شخصیتی سیاستمدارتر و هوشیارتر از رئیس جمهور شما ندیدم!))(54) و...فصل چهارم: مقام معظم رهبری در نگاه امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)به یقین گلی را که در بوستان امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) پرورش یافته کسی بهتر از باغبان نمی شناسد و عطر کلام او گوارا تر خواهد بود.سیره و روش امام بزرگوار در این بوده که ویژگی های اشخاص را در زمان حیاتشان به ندرت بازگو می کردنداما در مورد معظم له برجستگی ها و ویژگی هایی را بر شمردند که بعضی از آنها را در مورد احدی بکار نبردند.این تعابیر برای کسی که حسن تدبیر داشته باشدگویای بسیاری از حقایق است . اکنون به ذکر برخی از این تعابیر می پردازیم .
عالم به دین وسیاست
(( خداوند متعال برما منّت نهاد تا افکارعمومی را برای انتخاب رئیس جمهوری متعهد و مبارز و در خط مستقیم اسلام و عالم به دین وسیاست هدایت فرمود...(55)
متفکر و دانشمند
اینجانب با اطلاع از مقام و مرتبت متفکر و دانشمند محترم جناب حجت الاسلام آقای سیّد علی خامنه ای (ایّده الله تعالی) رأی ملت را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم.))(56)
شایسته در علم وعمل
حضرت حجة الاسلام و سید الاعلام آقای حاج سیّد علی خامنه ای(دامت افاضاته)(( جنابعلی که بحمد الله به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید به امامت جمعه تهران منصوب می باشید...)) (57)
فهیم و صالح
(( البته باید اشخاصی هم که گوینده هستند بیایند در دانشگاه و من پیشنهاد می کنم که آقای آقا سیّد علی آقا بیایند. شما ممکن است بروید پیش ایشان، از قول من بگویید ایشان بیایند به جای آقای مطهری بسیار خوب است. ایشان فهیم است می تواند صحبت کند... من آقا سیّد علی آقا را صالح می دانم.))(58)نکته ای که قابل توجه است، جمع اوصاف یاد شده در ایشان است که شخصیت ایشان را ممتاز کرده و جمع اوصافی چون علم ،تقوا ، سیاست وفهم دین و...گواه این امتیاز است.
فرزند امام
((...من آقای خامنه ای را بزرگش کردم...))(59)
برادروبازوی توانا
((جناب عالی رایکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می دانم و شما را چون برادری که آشنا به مسایل فقهی و متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانبداری می کنیدمی دانم.))(60)
فردی نادر همچون خورشید
«و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی، از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید، روشنی می دهید».(61)لازم به ذکر است که آیت الله العظمی بهاءالدینی(رحمة الله علیه) هم چنین تعبیری را در مورد ایشان دارند. حجت الاسلام حیدری کاشانی می فرمود: در یکی از سفر های مقام معظم رهبری به قم، معظم له به منزل آیت الله بهاءالدینی(رحمة الله علیه)تشریف بردندوبا ایشان دیدار کردند. روز بعد بنده به اتفاق یکی از دوستان به محضر آن عارف پاک رسیدیم و از ایشان پرسیدیم: آیا دیروز مقام معظم رهبری به اینجا آمده بودند؟ آقا در پاسخ فرمودند:(( بله چند دقیقه خورشید اینجا تابید و رفت. او چون خورشید دارای خیر و برکات است.))(62)
مشاور امام
((برای تشکیل شورای عالی دفاع ملی بر مبنای اصل یکصدوده قانون اساسی جمهوری اسلامی جنابعالی به عنوان مشاور از قِبَل اینجانب منصوب می شوید.))(63)همگان داستان حضرت موسی(علی نبینا و آله و علیه السلام) را شنیده ایم که به پروردگار متعال فرمود:«واجعَل لی وزیراً من اهلی، هارون اخی،واشدُد به اَزری واشرِکهُ فی امری»(64)و همچنین می دانیم که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) حضرت امیر المومنین(علیه السلام) را از سنین کودکی سرپرستی کردندو در پی آن به برادری و جانشینی خود منصوب نمودندو فرمودند:« انت بمنزلة هارون من موسی الا اَنّه لانبیّ بعدی »(65)حال به زمانی می آییم که رهبری امّت اسلامی به عهده ولایت فقیه است. ابتدا دید امام در مورد ولایت فقیه را از دید می گذرانیم:((قضیه ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک وتعالی درست کرده است همان ولایت رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) است.))(66) ودر جای دیگر می فرمایند:((همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمّه (صلوات الله علیهم) در تدارک بسیج سپاه، تعیین ولاة و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را برای حکومت فعلی قرار داده است. منتهی شخص معینی نیست، روی عنوان عالم عادل است.وقتی می گوییم ولایتی را که رسول اکرم و ائمّه(صلوات الله علیهم) داشتند، بعد از غیبت، فقیه عادل دارد برای هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقها همان مقام ائمّه(علیهم السلام) و رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است زیرا اینجا صحبت از مقام نیست بلکه صحبت از وظیفه است... همان ولایتی را که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در امر اداره جامعه داشت دارا می باشدو بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند.(66))حضرت امام(رضوان الله تعالی علیه) در سال 1360 ایشان را به عنوان فرزند خود معرفی کرده وشش سال بعداز ایشان تعبیر به برادر می کنندوایشان را از بازوهای انقلاب می دانند.اکنون چند سوال مطرح است وآن اینکه آیا می توان(با آن دقت و ظرافت امام عزیز) تعبیرایشان راجع به مقام عظمای ولایت را بی دلیل دانست؟براستی چرا حضرت امام(رضوان الله تعالی علیه) اینگونه تعبیراتی در مورد ایشان بکار بردند؟آیا ذکر اوصاف گوناگون و برادری و بازوی تواناو... از سوی امام عزیزحاکی ازجانشینی معظم له نیست؟آیاجز بازوی توانا و یاور امام،کسی می تواند بار سنگین انقلاب اسلامی را بردارد؟اینها سوالاتی است که جوابش در همین نزدیکی هاست و با تفکّر و تامّل به آن خواهیم رسید، جواب هایی که هرکدام قسمتی از راه را هموارمی سازد....
مربی مسلمین جهان
((...به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح وسداد در گوش مسلمین جهان طنین انداز است.))(67)
راهنمای دلسوز انقلاب و معلمی در محراب
((ایشان باسوء قصد به شما که از سلاله رسول اکرم و خاندان حسین بن علی هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و کشور اسلامی ندارید و سربازی فداکار در جبهه ی جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه وجماعات وراهنمایی دلسوز درصحنه انقلاب می باشید میزان تفکر سیاسی و طرفداری از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند.))(68)
سازش ناپذیر با کفر و طرفدار قشر مستضعف
((ایشان به همان نحو که تاکنون خدمتگذار اسلام و طرفدار قشر مستضعف و به حکم قرآن« اشداء علی الکفار رحماء بینهم»(69) بوده اند از این پس نیز به همان تعهد باقی باشند و از طریق مستقیم انسانیت و اسلام انحراف ننمایند که انشاء الله نمی نمایند.))(70) حضرت امام(رضوان الله تعالی علیه) علاوه بر سخنان یاد شده صراحتاً نام ایشان را برده و ایشان راشایسته رهبری دانسته اندکه ذیلاً چند مورد حکایت می شود:
حا ج سید احمد خمینی(رحمة الله علیه) نقل می کردند:
وقتی که آیت الله خامنه ای در سفر کره شمالی بودند ، امام گزارش های سفر را از تلویزیون می دیدند؛ آن منظره دیدار از کره ، استقبال مردم و یا سخنرانی ومذاکرات ایشان در آن سفر ، خیلی برایشان جالب بود وفرموده بودند: «الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند.» این کلام امام امّت، برگرفته از الهامات الهی و غیبی حق تعالی بود. امروز ایشان حقیقتاً رهبر شایسته ای هستند.(71) ((ما در تمام جایی که امام تردد می کرد،سخنرانی می کرد و... یک میکروفون های ریزی و یک کلید شصتی قرار داده بودیم تا هروقت حال ایشان نامساعد شد(این اواخر حال ایشان نامساعد بود) یکی ازاین کلیدها را فشار دهند تا من و دکتر طباطبایی سریع بدویم به سمت اتاق.من در اتاق خودمان دراز کشیده بودم، ساعت 7 شب ناگهان زنگ به صدا درآمد.من با سرعت به سمت اتاق امام رفتم و فکر کردم خدای ناکرده ایشان سکته کرده، امام چمباتمه زده بود و دو دستشان به زانویشان و نگاه به تلویزیون می کرد. من به هیچ وجه حواسم به تلویزیون نبود. گفتم: آقا،ایشان سریع گفتند:احمد بشین، احمد بشین. من نشستم و دیدم اخبار دارد دیدار آقای خامنه ای بایکی از مسئولان خارجی(رهبر کره شمالی) را نشان می دهد. گفتند: نگذارید دیر بشه، چند بار به شما و آقای هاشمی گفتم. ایشان رو مطرح کنید، این عظمت روکه آدم می بینه کیف می کنه. همین که عصایشان را بلند می کند،عظمت اسلام رو می بینم.))(72)
یکی از محافظین مقام معظم رهبری(مد الظله العالی)
در هیچ برخوردی ندیدم که امام خمینی تمام قدجلوی ایشان بلند نشود و به طرفشان نرود. ولی برای هیچ کس ندیدم که این طوربرخورد کند، البته بسیار نادر بودند در مقایسه با رفتاری که با شخصیت های دولتی، هیات دولت و... امام تنها با آقای خامنه ای اینگونه برخورد می کردو با ایشان باز برخورد می کرد.(73)
دختر گرامی حضرت امام (رحمة الله علیه) :
((من مدتها قبل از برکناری قائم مقام رهبری شخصاً از محضر امام درباره رهبری پرسیدم و ایشان از آیت الله خامنه ای نام بردند و پرسیدم که آیا شرط مرجعیت و اعلمیت در رهبری لازم نیست، ایشان نفی کردند و از مراتب علمی ایشان پرسیدم و صریحاً فرمودند که: ایشان اجتهادی را که برای ولی فقیه لازم است ، دارد.))(74) حاج سید احمد در مورد مقام معظم رهبری اینچنین فرمودند:(( هرکس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت الله خامنه ای است در خط آمریکا است. ماسرباز تحت امر رهبر معظم انقلاب اسلامی هستیم و بر ما واجب است که از فرمانده خود اطاعت کنیم.))(75) درجلسه ای که با حضور سران سه قوه برگزار شده بودسخن به جایی می رسد که می گویندما بعداً با قانون اساسی مشکل خواهیم داشت زیرا ممکن است خلأ رهبری پیش بیاید.امام (رضوان الله تعالی علیه)درجواب می فرمایند: ((خلأ رهبری پیش نمی آید وشما آدم دارید.)) سوال کردند چه کسی؟ ایشان درحضور (آیت الله خامنه ای) می فرمایند: ((این آقای خامنه ای))(76)

فصل پنجم) انتخاب برتر
 

حضرت امیر المومنین(علیه السلام)می فرمایند:
((أیّهاالناس، إنّ أحَقّ الناس بهذا الامر أقواهم علیه وأعلمهم بأمر الله فیه...))(77)
ای مردم ! سزاوارترین اشخاص به خلافت، آن کسی است که در تحقق حکومت نیرومند تر است.
در مورد کیفیت انتخاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(مدالظلّه العالی) به ولایت و رهبری جامعه مطالبی پر معنا و خواندنی وجود دارد که با تأمّل در آنها راه هموارترمی شود.به عقیده حقیر- با توجه به مطالعاتی که تاکنون داشته ام- انتخاب ایشان تنها به مجلس خبرگان محدود نمی شود بلکه اگر گذری به زندگانی ایشان بیاندازیم و ایشان را تا حدودی درک کنیم خواهیم یافت که انتخاب ایشان برای هدایت مسلمین در زمان غیبت یک امر خدادادی است چرا که نه تنها شخصیت ایشان اقتضای چنین مسئولیتی را دارد بلکه تأییدات فراوانی- که برخی از آنها ذکر شد- هم از طرق مختلف بما رسیده است که حجت را بر ما تمام کرده است. حال اگر عده ای در مورد جایگاه ایشان شک می کنند، این یک امری طبیعی است و لذا بجاست که با این مطالب مهم شناختی را حاصل کنیم که مسیر گم نشود .اکنون به ظاهر قضیه اکتفا می کنیم و چگونگی انتخاب معظم له به مقام رهبری را از زبان برخی از کسانی که هنگام تعیین رهبری در مجلس خبرگان حضور داشتند می شنویم: (([در مجلس خبرگان]اولین نفری که شروع به صحبت کرد، آقای خلخالی بود. وی گفت می خواهم مطلبی را بگویم واین را یک تکلیف می دانم. من چند وقت پیش برای مراسم عقد دخترم نزد امام(رحمة الله علیه) رفته بودم. تا دختر و عروس و دامادم و بچه ها بازرسی شوند و بیایندداخل چند دقیقه طول کشید. من از امام (رحمة الله علیه) سوال کردم حالا که شماآقای منتظری، قائم مقام رهبری را عوض کرده اید با این شرایط بیماریتان شخص خاصی را مد نظر ندارید؟ ایشان به من نگاه کردند و گفتند: «مگر می شود من نظر خاصی نداشته باشم و مگر می شود که نظرم را به کسی نگفته باشم؟ من به حاج احمد آقا و آقای هاشمی بارها گفتم . از نظر من هیچ کس در روی کره زمین از سید علی آقا بهتر نیست ». بعد از این حرف آقای خلخالی اعلام کردند که اساساً امام (رحمة الله علیه) با شورای رهبری مخالف بودند. پس باید روی یک نفر صحبت کنیم و برای انفرادی هم چند نفر بیشتر در کشور نداریم، یکی آیت الله مشکینی هستند، یکی آیت الله موسوی اردبیلی و نفر سوم آقای خامنه ای هستندکه امام (رحمة الله علیه) روی ایشان نظر مثبت داشتند. بعد از آقای خلخالی تنها کسی که صحبت کرد آیت الله موسوی اردبیلی بود. ایشان گفتند در یکی از جلسات سران سه قوه که خدمت امام (رحمة الله علیه) رسیدیم آقای خامنه ای و آقای هاشمی نیامده بودند. من با امام (رحمة الله علیه) صحبت می کردم، به ایشان گفتم که نظر شما در مورد رهبری آینده چیست؟ و امام (رحمة الله علیه) گفتند: «من نظرم را به حاج احمد آقا و آقای هاشمی گفته ام و احدی را در کره زمین بهتر از آسید علی آقا برای رهبری نمی دانم ». این دو مورد را آنها گفتند. آقای هاشمی گفتند احمدآقا یک مطلبی را به من گفتند که تکلیف را همین الان به شما بگویم احمد آقا الان به من گفتند: «اگر می خواهید روح امام (رحمة الله علیه) شاد شود و به وصیت نامه امام(رحمة الله علیه) عمل کرده باشید اعلام کنید که امام (رحمة الله علیه) بارها به ما گفتند که آقای خامنه ای را مطرح کنیم ولی به دلیل مسائل سیاسی نگذاشت که ما بگوییم.» آقای هاشمی گفتند: ((حاج احمد آقا به من گفتند: « امروز یک تکلیف است و حداقل حرف مرا در مجلس بزنید که من آن دنیا گرفتار نباشم.»)) آقای هاشمی طبق عادت ریاست مجلسی اش عمل کرد و در حالی که ایستاده بود گفت کسانیکه با رهبری آقای خامنه ای موافقند قیام کنند. در همین هنگام آقای خامنه ای از کوره در رفتند و گفتند: « اکبرآقا! بنشینید شما، مگر اینجا مجلس است که شما می خواهید رای بگیرید؟ رهبری نظام به این است که من بتوانم. مگر من می توانم خمینی باشم؟ این بارسنگینی که شما دارید به دوش یک نفر می گذارید را مگر یک نفر می تواند تحمّلش کند؟ تحملش شرایط می خواهد. نه من، بلکه هیچ کس نمی تواند تحمل کند.» در همین هنگام مجلس یک مقدار شلوغ شد و موافقین و مخالفین حرفهایی زدند. بعد از این صحبت ها خبرگان رای گیری کرد که در رای گیری همه خبرگان به غیر از 6 نفر رای موافق دادند! که یکی از آنها خود آقای خامنه ای بودند که به خودشان رای ندادند. یک نفر هم نظرش روی شورای رهبری بود نه اینکه با شخص آقای خا منه ای مخالفت داشته باشد. حدود ساعت 3 جلسه تمام شد. آقای خامنه ای اوایل رهبری در بیمارستان قلب شهید رجایی عمل داشتند. در کل طول عمل سید احمد خمینی در طول راهروی بیمارستان قدم می زدند، عصبانی و ناراحت بودند. گویا صحنه های بیماری امام راحل یادشان می آمد. حاج احمد خمینی(رحمة الله علیه) ساعت 15: 2 نیمه شب به بیمارستان قلب شهید رجایی آمدند البته تنها با یک راننده و بالباس راحتی روحانیت نه لباس رسمی. ما از اینکه ایشان تنها و بدون حفاظت آمده بودند تعجب کردیم. ایشان گفتند: از آقا چه خبر؟ گفتیم: الحمدلله خوبند. ایشان خیالشان راحت شد. به ایشان گفتم: اگر می خواهید آقای گلپایگانی و سایرین را بیدار کنم؟ گفتند: نه، حاج خانم بسیار نگران حال آقا بودند. ایشان خواستند من بیام پیش آقا وخودم از نزدیک در جریان وضعیت ایشان قرار بگیرم نه با تلفن و خبردهی دیگران.))(78)

کار خدا،رأی اکثریت!
 

آیت الله موحدی کرمانی:
((همه ی اعضای خبرگان آن روز احساس کردند که این، کار خدا بود. بعد هم رأی گیری آغاز شد و مقام معظّم رهبری با رأی اکثریت قاطع خبرگان ملّت، تأیید شدند.))(79)
آیت الله خامنه ای را انتخاب کنید!
حجت الاسلام والمسلمین محمّد جواد حجّتی کرمانی:
ناگاه ندایی از سویی برخاست که امام در مورد رهبری به فرد خاصّی نظر داشته اند...؛ نه آن که جانشین خود را تعیین کرده باشند، بلکه در جریان مسائل مربوط به ((قائم مقام رهبری))، وقتی از مشکلات خلأ رهبری و در آن ماجرای تأسف بر انگیز، با امام سخن گفته می شد، امام فرمودند: شما به بن بست نمی رسید....آقای خامنه ای برای رهبری خوب است...و بر این فرمایش امام، دو – سه شاهد عادل، شهادت می دهند... . مطلب، تمام است. گویی امام در مجلس خبرگان حاضر است و می گوید: چه نشسته اید؟ چرا معطّلید؟ آقای خامنه ای را انتخاب کنید! ... . امّا... نه!... این فرشتگان بودند که پیام امام را از قرار گاه ملکوت به گوش خبرگان رسانیدند.(80)

تسلیم به وظیفه
 

جناب آقای حداد عادل در جلسه ای خصوصی که با معظمّ له داشتند این چنین روایت می کنند:یکی- دو ماه پس از انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری بنده به دیدار ایشان رفتم. قبل از شروع جلسه ی کار ی، به معظم له گفتم، چطور شد که چنین وضعی پیش آمد؟! می خواستم قدری داستان رهبری را از زبان خود ایشان بشنوم. مقام معظم رهبری فرمودند: ((فلانی آن روزی که مجلس خبرگان درباره ی جانشینی حضرت امام(رحمة الله علیه) بحث می کرد، من هیچ فکری نسبت به خود نداشتم و اصلاً تصور نمی کردم که خبرگان چنین تصمیمی بگیرند. نیمه ی اول اجلاس- صبح تا ظهر- به من اینطور فهماندند که ممکن است اسم بنده مطرح شود. من ظهر به منزل آمدم، دو رکعت نماز خواندم و با حالت استغاثه و ناله و زاری، از خداوند درخواست کردم که این مسئولیت را روی دوش من قرار ندهد!من کمتر به یاد دارم که برای تقاضایی چنین استغاثه و تضرّعی به درگاه خداوند کرده باشم. من به شدت و با تمام وجود، از خداوند می خواستم که بار این مسئولیت روی دوش من قرار نگیرد.در عصر آن روز، مجلس خبرگان اصلاً به نظر من و قبول یا عدم قبول من، کاری نداشت. کار با آن کیفیت انجام شد. گرچه من از صمیم قلب،داوطلب این کار نبودم؛ لیکن وقتی دیدم که این مسئولیت شرعاً وقانوناً بردوش من قرار گرفت، تصمیم گرفتم به تمام و کمال، به این وظیفه عمل کنم.))این روش نشان از عدم دنیا گرایی و قدرت طلبی آقا دارد؛ امّا چون پای وظیفه پیش می آید، ایشان تسلیم عمل به وظیفه است.))(81)

رؤیای حکمت
 

حجت الاسلام والمسلمین میر حسینی:
پس از رحلت حضرت امام ، مجلس خبرگان آیة الله خامنه ای را برای رهبری انتخاب کرد. این موضوع برای من سنگین بود. همان شب در عالم رؤیا دیدم که در جایی شبیه جماران هستم و همه ی علماءو رجال کشور در صف جماعت نشسته اندو منتظر ورود امام هستند تا به امامت ایشان نماز را بخوانند.حضرت امام وارد شدند و هنگامیکه به مقام معظم رهبری رسیدند، دسته به پشت ایشان گذاشتندو فرمودند:شما بایستید و نماز بخوانید. سپس رو به جمع کردند و گفتند از این به بعد باید من و بقیه به ایشان اقتدا کنیم با این خواب برای من روشن شد که کار مجلس خبرگان بسیار مهم بودو آقا مورد تأیید هستند. برای بار دوم به خواب رفتم و باز همان ماجرا تکرار شد چون بیدار شدم، استغفار کردم و خوشحال شدم که چنین موضوعی برای من روشن شد.برای بار سوم خوابیدم و بازهمان رؤیا تکرار شد. چون چشم ها را گشودم، اشک در حدقه ها جاری گشت و گونه هایم با نم نم بارانِ اشک شست و شو گردید.(82)

فصل ششم)
 

نامه ای پر معنا از حضرت آیت الله حسن زاده آملی (مدظله العالی)(83)
ایشان که به مناسبت برگزاری کنگره بین المللی حضرت زهراء(سلام الله علیها) صحیفه نور خود را تقدیم مقام معظم رهبری می نمایند در نامه ای به محضر معظم له چنین می فرمایند:این صحیفه نور موسوم به ((فصّ حکمة فی کلمة فاطمیه)) به مناسبت تاسیس نخستین کنگره تجلیل و تکریم از عصمة الله الکبری و ثمرة شجرة الیقین و احسن منازل القرآن و بقیّة النبوة و مشکوة الولایة و الامامة حضرت فاطمه بنت خاتم الانبیاء محمد مصطفی- صلی الله علیه وآله وسلم- که به فرمان همایون و خجسته رهبر عظیم الشأن کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران جناب آیت الله معظم خامنه ای کبیر– متع الله الاسلام والمسلمین بطول بقائه الشریف- در ساری مازندران ایران برگزار می شود. با سلام و تحیّت خالصانه وارائه ارادت بی پیرایه و درود نوید جاوید، به حضور آن قائد ولیّ وفیّ و رائد سائس حفیّ ، مصداق بارز ((نرفع درجات من نشاء)) تقدیم می گردد، و عرض می شود((یا ایّها العزیز جئنا ببضاعة مزجاة))دادار عالم همواره سالارو سرورم را سالم ومسرور دارد.(84)

پی نوشت ها :
 

1.«وامّا الحوادثُ الواقعه فارجِعوا الی رواة حدیثِنا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ» جامع الاحادیث ،بحار الانوارج 53، ص 181باب31، ما خرج من توقیعات صاحب الامر علیه السلام- جامع الاحادیث، کمال الدین و تمام النعمة ،ج2،ص 483
2. موسسه تنظیم ونشر آثار حضرت امام(رحمة الله علیه)، آیین انقلاب اسلامی،ص 153 .
3. نرم افزارجامع الاحادیث، وسایل الشیعه ، ج 27،ص92 ، باب وجوب العمل باحادیث النبی(صلی الله علیه و آله وسلم) .
4. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ج2، ص970 .
5. شرح امثله .
6 . موسسه قدر ولایت ،زندگی نامه مقام معظم رهبری ص 15 .
7. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار ج2، ص974 .
8 . موسسه قدر ولایت،زندگی نامه مقام معظم رهبری، ص 21، گفت و شنودمعظم له با گروهی از نوجوانان و جوانان ، 14/11/76 .
9 . گلشن ابرار ج 2 ،ص 970 .
10 . صدری،حسن، حکایت نامه سلاله زهراء،ص14 .
11 . همان،46ص ، بیانات معظم له با گروهی از نوجوانان و جوانان ، 14/11/76 .
12 . همان،ص 174، و 175 .
13 . گوشه هایی از سخنان معظم له ، صدری ،حسن،حکایت نامه سلاله زهراء، ص49 و50 .
14 . ایشان عارف فرزانه و دارای کراما ت و از کسا نی بودند که به خدمت امام زمان (ارواحنا فداه ) مشرف می شدند.رجوع شود به کتاب سیری در آفاق و آیت بصیرت.
15 . شفیعی،سید حسن، آیت بصیرت،ص146 و 147 .
17 . بخشی از سخنان حضرت آیت الله فاطمی نیا ،سایت velayi.persianblog.ir/ و درسایت www. Ali- akbar. Com از زبان یکی از محافظین مقام معظم رهبری .
18 . حمزه،جعفر،خاطرات سبز، ص71، روزنامه جمهوری اسلامی ،22 /3/68 ص 11، شماره، 2906 .
19. صدری ، حسن، حکایت نامه سلاله زهراء، ص225 .
20. موسسه قدر ولایت ،زندگی نامه مقام معظم رهبری، ص 243 .
21 . همان ،ص 244 .
22 . همان ،ص 245 .
23 . همان،ص 247 .
24 . موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمة الله علیه)، آب آیینه آفتاب ، ص 94 .
25 . همان ، ص4و 36 .
26 . همان ، ص 86 .
27 . اصول کافی ج3 ص159 با ترجمه آیت الله کوه کمره ای .
28. صدری مازندرانی ،حسن ، گل های باغ خاطره، ص37، روزنامه جمهوری اسلامی ایران13/11/73 .
29. http. www . hawzeh . net .
30. حمزه،جعفر،خاطرات سبز،ص90 .
31 . شیرازی، علی، پرتوی از خورشید، ص82 .
32 . همان،ص 84. آقای اسد الله شیرازی، پدر شهید حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عباس شیرازی هستند.
33 . همان، ص86 .
34 . موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمة الله علیه)، آب آیینه آفتاب ص 29 .
35. سایت hoze249.blogfa.com .
36 . www. Hawzeh . net .
37 . موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمة الله علیه)، آب آیینه آفتاب، ص 98 .
38 . موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمة الله علیه)، آب آیینه آفتاب ص 20 .
39 . نمونه ای از سروده ی مقام معظم رهبری، صدری، حسن ،حکایت نامه سلاله زهراء،ص 43 .
40 . اشاره به دوران ائمه علیهم السلام .
41 . شیرازی ، علی، پرتوی از خورشید، ص 71 .
42 . همان، ص 69 .
43 . همان ،70 .
44 . موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمة الله علیه)، آب آیینه آفتاب، ص48 .
45 . همان،ص9 .
46 . شیرازی، علی، پرتوی از خورشید، ص 74 .
47. نرم افزار آیه های انقلاب ، گروه فرهنگی هنری بشارت ، خطبه های نماز جمعه تهران،20 / 6 / 88 .
48 . موسسه قدر ولایت ،زندگی نامه مقام معظم رهبری،ص 243، روزنامه رسالت22/3/68 .
49 . همان، ص 244، روزنامه رسالت- 22/3 / 68 .
50 . صدری،حسن، حکایت نامه سلاله زهراء، ص228 .
51 . دکتر محمد تیجانی از اهالی شهر قفصه تونس، که از معتقدان به مذهب مالکی و از اهل تسنن به شمار می رفت و پس از بررسی های فراوان به شیعه گرایش پیدا کرد
52 . همان .
53 . موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمة الله علیه)، آب آیینه آفتاب ، ص 3 .
54 . همان،ص 75 ،راوی: آقای علی محمد بشارتی(وزیر کشور وقت) .
55 . موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(رحمة الله علیه)، صحیفه امام،ج15، ص ،279 ،حکم تنفیذ اولین دوره ریاست جمهوری معظم له .
56 . همان .
57 . همان، ج12،ص116،24/10/58 .
58 . موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(رحمة الله علیه )،صحیفه امام(رحمة الله علیه) ، ج 8 ، ص 138و141 .
59 . همان ج 15،ص 200،17/6/60 سخنرانی در جمع دبیر کل و اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی .
60 . همان،ج20، ص455،21/10/66 .
61 . همان .
62 . حجت الاسلام حیدری کاشانی،حسین، سیری در آفاق،ص 220 .
63 . موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(رحمة الله علیه )،صحیفه امام(رحمة الله علیه) ،ج 12،ص281، 20/2/59 .
64 . سوره مبارکه طه آیة 29 و 30، و وزیر و یاوری از خاندانم برای من قرار ده، برادرم هارون را و پشتم را به او محکم کن و اورا در کارم(کار ابلاغ رسالت از جانب تو) شریک گردان. ترجمه آیت الله مشکینی(رحمة الله علیه)
64 . خطبه غدیرو بسیاری از کتب همچون بحار الانوار، الکافی،امالی صدوق و... .
65 . موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(رحمة الله علیه)، صحیفه امام(رحمة الله علیه)،ج 10،ص 308، 30/ 7 / 58 .
66 . موسسه تنظیم و نشر آثار امام(رحمة الله علیه)،آیین انقلاب اسلامی، ص 151 ،از کتاب ولایت فقیه ایشان .
67 . موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(رحمة الله علیه)، صحیفه امام(رحمة الله علیه)،ج14، ص 504، 7/4/60 .
68 . همان،ج 14، ص503 و 504 ، 7/4/60 .
69 . سوره مبارکه فتح،آیه 29 .
70 . موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(رحمة الله علیه)، صحیفه امام،ج15،حکم تنفیذ اولین دوره ریاست جمهوری معظم له ص 279 به بعد .
71 . شیرازی، علی، پرتوی از خورشید، ص42 .
72 . www. ali akbar.com،گردان حضرت علی اکبر، سخن حاج سید احمد آقا از زبان یکی از محافظین مقام معظم رهبری در سال 1368 .
73 . همان .
74 . حمزه ،جعفر، خاطرات سبز، ص 65، روزنامه جمهوری اسلامی،20/3/68 .
75 . www.sayyid.ali.blogfa.com .
76 . صدری، حسن،گلهای باغ خاطره، ص80 .
77 . نهج البلاغه، ترجمه مرحوم دشتی،خطبه 173،ص 326، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیر المومنین(علیه السلام) .
78 . خلاصه ای از سخنان یکی از محافظین مقام معظم رهبری در سال 68،سایتWWW. ALI AKBAR. COM .
79 . شیرازی، علی، پرتوی از خورشید،ص 38 .
80 . همان، ص40 و 41 .
81 . همان، ص166 .
82 . همان، ص 41 .
83 . ایشان از علماء و عرفاء و فلاسفه مشهور هستند و نام ایشان سرآمد علمای قم شریف است .
84 . موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمة الله علیه)، آب آیینه آفتاب ص 52 .

ادامه دارد...

۹۰/۰۹/۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۸)

۲۲ آذر ۹۰ ، ۱۰:۴۳ نگاه منتظر
شهادت، طرحِ کربلاست و اسارت، شرح آن!
سلام بزرگوار
با موضوعات ذیل بروزیم
احادیث عشق
دانستنیهای عاشورا 1
دانستنیهای عاشورا 2
اسارت زینب، رسالت زینب
منتظر حضور پر مهر و نظرات ارزشمندتان هستیم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم عجل لولیک الفرج
با عرض سلام بنده شما را لیک نموده و تقاضای همکاری با شما را دارم و اگر خواستید بنده را لینک نمایید و از شما همسنگران جنگ نرم تشکر نموده و برای شما آرزوی موفقیت و توفیق روز افزون را دارم
۰۶ آذر ۹۰ ، ۲۱:۵۴ شوشترنگار
با سلام
فرارسیدن ماه محرم را تسلیت می گویم
ماجورباشید یاحسین التماس دعا
۰۵ آذر ۹۰ ، ۲۰:۱۸ شهید سید علی اکبر بی بی شهربانویی
با سلام به شما وخسته نباشید وبلاگ خوبی دارید. من با اجازتون شما را لینک میکنم . اگر دوست داشتید به وبلاگ برادر شهیدم سر بزنید. موفق باشید
وبلاگ زیبایی دارین به منم سر بزنین
ممنون
۳۰ آبان ۹۰ ، ۱۳:۵۰ خادمین علمدار
سلام
ممنون از شما
بشکند دستی که به خنجر رفت و گلوی حسین را نشانه رفت
کور شود آن چشم وحشی صفتی را برق چشمان علی را دید و ضربت زد
قفل شود آن انگشتان را که گلوی علی اصغر را هدف قرار داد
اللهم عجل الولیک الفرج.
محتوای وب تون عالیه .تشکر
دوست داشتین به وبلاگ ما هم سر بزنین و نظر بزارین.
سلام بنده زینب سرداری در این جشنواره شرکت نموده ..
۲۸ آبان ۹۰ ، ۰۹:۵۴ فدایی سید علی
سلام بزرگوار اپم با موضوع (نامه ما به نوری زاده) با احترام دعوتید فقط نظر یادتون نره..............التماس دعا

پستتون عالی بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی