آسمان آبی

آسمان آبی

سلام
بر توئی که پا به خلوت ما گذاشته ای ؛
خوش آمدی !
اینجا آسمانِ آبی است .
اینجا آسمان همیشه آبی است ،
نه گرد و غباری و نه دود و خاکستری و نه حتی تکهِ ابریُّ و ...
اینجا آسمانش همیشه آبی است ؛
آبیِ آبیِ آبی ،
برای توئی که دوست داری آسمان را همیشه آبی ببینی .
بیا و نظاره کن آنچه را که تو دوست می داری.
بیا و ببین به شرط آنکه اگر خوشت آمد به دوستانت هم خبر دهی که بیایند و ببینند ؛
در ضمن آیا هیچ می دانستی که برای ما مهم است ؟؟؟!!!
اگر برای خودت هم مهم است نظرت را راجع به آنچه که دیده ای برایمان بنویس .
باز هم بیا و یک سری به ما بزن از دیدن دوباره ات خوشحال می شویم بیا قدمت بروی چشم .
یاعلی

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

  • ۲۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۰۶ .
  • ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۴۶ سلام

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۱ ثبت شده است

امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی جان باختن جمعی از دانش آموزان دختر شهرستان بروجن را که در پی سانحه واژگونی اتوبوس رخ داد تسلیت گفتند. متن پیام به شرح زیر است:
 بسم الله الرحمن الرحیم
اِنّالِلّهِ وَ انِّا ِالَیْهِ راجِعُونَ 
 
حادثه اندوه باری که به کشته شدن گروهی( بیست و چند نفر) و مجروح شدن جمعی دیگر از نونهالان و دانش آموزان عزیز میهن اسلامی منجرشد،موجب تألم و تأثر شدید اینجانب گردید.

مصیبتی که جز روح و بشارت الهی، چیزی توان کاستن از سنگینی آن را  ندارد و صبر بر آن، موجب بارش رحمت بر قلب های داغدیده پدران و مادران و بستگانی است  که در این عزا، به سوگ نشسته اند . 


اینجانب، با قلبی محزون، صمیمانه ترین تسلیت های  خود را به همه بازماندگان، خصوصاً اولیاء و مربیان و همکلاسی های داغدیده آنان تقدیم  می دارم و از خداوند رحیم می خواهم که بهترین جزای صابران، و سکینه و رحمت خود را بر  آنان نازل فرماید و آن عزیزان سفر کرده به ملکوت را با شهداء محشور فرماید و همه  مجروحان را شفای کامل و عافیت و سلامت عنایت فرماید.

 سید علی خامنه ای

30  مهر  1391

۳۰ مهر ۹۱ ، ۰۶:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

« دل نوشته ... »

   گریه آسمان، پاکی زمین، سکوت کوه، زردی درخت، همه، نشان از غوغای درونم است.

دیروز، با ما بودند، در کنارمان خندیدند، نجوا کردند، گریه کردند، همه با هم،
این مهر بی مهر را آغاز کردیم،
ساعت ها، روزها، هفته ها را سپری کردیم، اما اینک،
من مانده ام، تو مانده ای و یاد و خاطراتشان، خودشان رفته اند!  
خوب می دانم به تو چه گذشته، باور نمی کنی؛ همکارانت، معلمانت، دوستانت،
همکلاسی هایت، خواهرانت،
نیستند، دیگر نیستند ! به این سو و آن سو می نگرم، کجایند؟!
هانیه، آمنه، آسیه، فاطمه، پریسا، شبنم، زهرا، مریم و ... کجایند؟

گل های پرپر شده ما کجایند؟ وجودم در کنار مدیرم، و معاونم آرام می گیرد.  

چگونه مدرسه ای را بدون عزیزانمان تصور کنم؟

دیگر چه کسی به بچه ها می گوید؛ بچه های پاسداران را دست کم نگیرید؟

چه کسی می گوید؛ با درستان جلب توجه کنید؟ چه کسی، شنبه به شنبه، برایمان داستان بخواند؟

چه کسی، اسامی غایبان را ثبت کند؟ چه کسی، سر صف مقاله بخواند؟

هیـــچ کــس ... !!

    صبح چهارشنبه ( 26 مهرماه 91 ) بود، با چه شور و شوقی، کیف به دست، با خانواده هایشان وداع کردند، خود را در آغوش  مادرانشان انداختند و با تمام وجود، بوی مادرانشان را استشمام،
و
نگاه پدرانشان را بدرقه راهی کردند   که دیگر بازگشتی نداشت. راهی مستقیم به بهشت، به پاکی، به زیبایی ...
چه کسی می داند؟ شاید رفتند تا با شهیدان بیعت کنند، رفتند تا نشان دهند که هنوز هم خدا گل برچین است.
اما، چرا؟ چرا گل های نوشکفته ما؟ دختران عفت، دختران عزت؟!  
چه حالی داشتند، وقتی می دانستند مادر، پدر، برادر و خواهرشان را دیگر نخواهند دید؟،
همه با هم، تشهد خود را
خواندند، همه با هم، آرزوهایشان را در جاده شوم دهدز ـ بروجن دفن کردند.
همه ما شب را به امید دیدن معلمان و دوستانمان گذراندیم. همه، مشتاق شنیدن خاطراتشان بودیم. اما افسوس که خورشید غم و اندوه طلوع کرد. حتی آن هم از دیدن نگاه منتظر خانواده ها شرم داشت،
نگاه هایی که حتی، قادر به تشخیص چهره مظلوم و معصوم جگرگوشه
هایشان نبودند.
کدام مادر فکر می کرد که دخترش را باید از روی لباس خونینش تشخیص دهد؟
از آن پدری بگویم که آخرین
درخواست کمک دختر 15 ساله اش را شنید، اما نتوانست کاری کند.
برادری که موقع تشییع جنازه خواهر دلبندش، زیر تابوت را گرفت، اما حال خود را نمی فهمید،  
یا خواهری که به امید دیدن خواهرش از دانشگاه آمد، اما، تنها، جنازه سرد و بی روح او را یافت، و دختری که تنها، به امید آمدن فرشته زندگی اش؛ مادرش، خود را آماده استقبال کرده بود، اما،
جز خبر فراق، چیز دیگری نشنید.
دختر تنهایی که دیگر، نه مادری دارد و نه پدری ...
پدر و مادر پیر و سالخورده ای که دیگر دخترشان؛ مایه افتخارشان را نخواهند دید.  
بانویی که همیشه
زندگی اش را فدای شغلش و خدمت به دانش آموزانش می کرد
و در نهایت هم در همین راه، جان به جان آفرین
تسلیم نمود . 
روزهای خوشی دبیرستان پاسداران عفت بروجن هم دیگر گذشت و این دبیرستان،
بدون مدیریت خانم الهیان، معاونت خانم هادی پور و دانش آموزان نمونه اش،
دیگر دبیرستان پاسداران عفت قبلی نخواهد بود.
با به زیر خاک رفتن گل های پرپر و دانش آموزان گرانقدرش، روزهای شاد هم به زیر خاک رفت ...

 

روح آن از دست رفتگان، شاد باد ...
۲۹ مهر ۹۱ ، ۰۶:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع پُرشور دهها هزار نفر از مردم بجنورد در ورزشگاه تختی، با ارائه تحلیل جامعی از حرکت صعودی ملت ایران به سمت قله پیشرفت همه‌جانبه مادی و معنوی، مواردی همچون وظیفه‌شناسی، هوشیاری، آماده بکار بودن، نشاط و امید، کار و تلاش پیگیر، وحدت و همدلی، و  موقع‌شناسی به لحظه ملت و مسئولان را ساز و برگ ادامه حرکت پرشتاب دانستند و تأکید کردند: به فضل و توفیق الهی ملت ایران با تجربه و توانایی‌هایی روزافزون خود، از مشکلات عبور خواهد کرد و بار دیگر جبهه استکبار را در حسرت شکست‌دادن این ملت خواهد گذاشت.

رهبر انقلاب اسلامی هدف اصلی و کلیدی ملت ایران را، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون، پیشرفت همه‌جانبه مادی و معنوی دانستند و افزودند: این پیشرفت الهام‌گرفته از منطق اسلام و متفاوت از پیشرفت تمدن مادی غرب است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه پیشرفت مورد نظر غرب، تک‌بعدی و تنها در جهت مسائل مادی است، خاطر نشان کردند: پیشرفت در منطق اسلامی ، دارای ابعاد مختلف مادی و معنوی است و شامل پیشرفت در علم، اخلاق، عدالت، رفاه عمومی، اقتصاد، عزّت و اعتبار بین‌المللی، استقلال سیاسی و تقرّب به خدا می‌شود.

۱۹ مهر ۹۱ ، ۱۴:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
            متن زیر قسمتهایی از سخنان یکی از مسئولان دولتی است:
  • غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کردند. شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.
  • اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصه‌ی سیاست احیا شد.
  • ده سال هر کاری کردیم، یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه می‌گفتند «آیت‌الله خمینی».
  • سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.
  • یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
  • شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!
  • امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
  • امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشی ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.
  • وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».
  • اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و به تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم.
  • در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند!
  • پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.
  • تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است.
  • شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای».
  • مشکلی که هست هم این است که همه می‌گویند «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!». اصولگراها می‌گویند صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم! صداوسیما می‌گوید ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم! روحانیون می‌گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد می‌گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...
  • بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
  • آیت‌الله سید محمدباقر حکیم پا می‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا نامه می‌نویسد به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای». سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای! ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!
  • اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می‌فرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آن‌جا ندا داده می‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.

خاکریزیسم

۱۳ مهر ۹۱ ، ۱۵:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

آیا پرستش در کشورهای مختلف مخصوص خداوند یکتاست؟! عادات و رسوم خرافی و توسل به غیر خدا در کدام کشورها همچنان رواج دارد؟ آیا خرافه و خرافه پرستی در غرب پیشرفتۀ صنعتی و مدعی، وجود دارد؟برای آشنایی بیشتر با برخی آداب و رسوم خرافی و ادیان الحادی در جهان با این گزارش ویژه همراه شوید...
۱۳ مهر ۹۱ ، ۱۵:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

هنری فورد در کتاب «یهود یگانه مشکل جهان» می‌نویسد:« تعیین رئیس جمهوری آمریکا جز به دستور یهود، بدستور و فرمان کس دیگری نیست، اما بیچاره ملت آمریکا گمان می کنند که خود آنها رئیس جمهوری را تعیین می‌کنند».

 

۰۳ مهر ۹۱ ، ۱۰:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر