آسمان آبی

آسمان آبی

سلام
بر توئی که پا به خلوت ما گذاشته ای ؛
خوش آمدی !
اینجا آسمانِ آبی است .
اینجا آسمان همیشه آبی است ،
نه گرد و غباری و نه دود و خاکستری و نه حتی تکهِ ابریُّ و ...
اینجا آسمانش همیشه آبی است ؛
آبیِ آبیِ آبی ،
برای توئی که دوست داری آسمان را همیشه آبی ببینی .
بیا و نظاره کن آنچه را که تو دوست می داری.
بیا و ببین به شرط آنکه اگر خوشت آمد به دوستانت هم خبر دهی که بیایند و ببینند ؛
در ضمن آیا هیچ می دانستی که برای ما مهم است ؟؟؟!!!
اگر برای خودت هم مهم است نظرت را راجع به آنچه که دیده ای برایمان بنویس .
باز هم بیا و یک سری به ما بزن از دیدن دوباره ات خوشحال می شویم بیا قدمت بروی چشم .
یاعلی

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

  • ۲۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۰۶ .
  • ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۴۶ سلام

۱۳۴ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

۰۲ آذر ۹۱ ، ۰۹:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

وی مدتی اذان گوی پیامبر دروغی، سجاح بود. سپس اسلام آورد. آن گاه در قتل عثمان شرکت کرد. سپس جزو یاران علی علیه السلام شد و بعد از آن جزو خوارج شد و علیه علی علیه السلام جنگید. آن گاه توبه کرد، ولی پس از مدتی در قتل حسین علیه السلام شرکت کرد و سرانجام در قتل مختار مشارکت داشت. وی از جمله کسانی بود که نامه دعوت از حسین علیه السلام را امضا کرده، ولی در کربلا، امیری پیاده نظام لشکر عمر بن سعد را بر عهده داشت.

۰۲ آذر ۹۱ ، ۰۹:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

ســـلام مــن بــه مـحـرم، مـحـرم گــــل زهــرا
بـه لطـمه‌هـای ملائـک بـه مــاتـم گــل زهـرا
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه تشنـگی عـجـیـبـش
بـه بـوی سیـب زمـینِ غـم و حـسین غریـبش
سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی
به چشم کاسه ی خون و به شال ماتم مـهـدی
سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش
به لحظه های پـرازحزن غرق درد و ملامش
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب
بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب
سلام من به محرم به دست ومشک ابوالفضل
بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه قــد و قـامـت اکـبـر
بـه کـام خـشک اذان گـوی زیـر نـیزه و خنجر
سلام من به محرم به دسـت و بـازوی قـاسم
به شوق شهد شهادت حنـای گـیـسـوی قـاسم
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره‌ی اصـغـر
به اشک خجلت شاه و گـلـوی پـاره‌ی اصـغـر
سـلام مـن بـه مـحـرم به اضـطـراب سـکـیـنـه
بـه آن مـلـیـکـه، کـه رویش ندیده چشم مدینه
سـلام مـن بـه مـحـرم بـه عـاشـقـی زهـیـرش
بـه بـازگـشـتـن حُر و عروج خـتـم به خیرش
سلام من بـه محرم بـه مسـلـم و به حـبـیـبش
به رو سپیدی جوُن و به بوی عطر عجیـبـش
سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب
بــه پـاره، پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب
سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش
سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش

السلام علیک یا سیدالشهدا
۲۵ آبان ۹۱ ، ۲۰:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
همیشه نه! اما چند بار، توی ورودی های حرم امام رضا علیه السلام، همون قسمت هایی هایی که خادم ها زائرها رو بازرسی می کنند وقتی نوبت من می رسید خانمی که می خواست کیفم یا خودم رو بازرسی کنه خیلی با خضوع و احترام بهم می گفت: ببخشیدا، مسئولیت داریم  و ازین حرفها

برام تعجب آور بود چون از بقیه عذرخواهی نمی کردند، البته با همه خیلی با محبت و صبور برخورد می کردند اما این احترام خیلی خاص فقط برای من بود.

دیگه داشتم شک می کردم نکنه شبیه یکی از مقامات بسیار بلندمرتبه ایم و خودمون خبر نداریم! 

تا اینکه بالاخره یکی از خانم ها بعد از اینکه بازرسی اش تموم شد و گفت بفرمایید! یه جمله گفت که دلیل این رفتارها برایم کشف شد:

- چقدر خانووم! با اون حجاب خوشگلش.

آهاااان!


پ.ن. چادری ها می دونند وقتی یک خانم از نوع خادم امام رضا علیه السلام این صفت رو برای چادر به کار می بره یعنی چقدر آداب چادر زیبا رعایت شده در عین مرتب بودن.

برای چادرم نوشت: چقدر عزیزی تو! چقدر وقار و احترام و زیبایی همراه تو هست، غم نیست اگر هرکسی  ارزشمند بودنت را نبیند. شاکرم افرادی شکوه تو را درک می کنند که چشمهاشون رو پاک نگه می دارند و هر روز با دیدن گنبد امام رئوفم نگاهشون زیبابین تر می شه


نکته نوشت: توی حرم امام رضا علیه السلام همه چادر سرشون می کنند اما چادری بودن فقط به چادر رو سر انداختن نیست. هرقدر آدابش را بیشتر رعایت کنیم ارمغانهایش را بیشتر می یابیم. از صمیم دلم برای خودم و برای همه ی خواهرانم ایمانی ام دعا میکنم چادرهایمان روز به روز بیشتر تاج بندگی مان باشد.


خلاصه نوشت: چادر نشان بنده بودن من است برای خدا و چه مقامی از این بالاتر ! مراقب حفظ قداستش باشیم.
۲۴ آبان ۹۱ ، ۰۷:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
حضرت امام محمد باقر(ع) می‌فرمایند: روز قیامت، چون جماعتی را از کنار حوض کوثر دور می‌کنند، حضرت رسول(ص) می‌گریند و می‌فرمایند: چگونه نگریم بر جماعتى که از شیعیان على‌بن‌ابى‌طالب بوده و به سوی دوزخ روان می‌شوند؟!
در کتاب «بشارة المصطفى» و «مجالس» شیخ مفید و «أمالى» شیخ طوسى روایت کرده‏اند از شیخ مفید، از ابن قولویه، از حسین بن محمد بن عامر، از مُعَلّى بن محمد، از محمد بن جمهور عَمِّى، از ابن محبوب، از أبو محمّد وابِشى، از أبو وَرْد که گفت: از حضرت امام محمّد باقر علیه‌السلام شنیدم که مى‏گفت: چون روز قیامت بر پا شود، خداوند همه مردم را عریان و پابرهنه در زمین هموارى جمع می‌کند؛ و آنها را در راه محشر به قدرى متوقف می‌دارند که همگى عرق بسیارى مى‏کنند و نفَس‏هاى آنان به شدت میزند، و به قدرى که خداوند اراده کرده است درنگ مى‏کنند؛ و این است معناى گفتار خداوند تعالى: «فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْسًا؛ و در آن وقت (اى پیامبر) نمى‏شنوى مگر صداى آرام و بدون صوت را.»
در این حال منادى از عرش ندا می‌کند: کجاست پیامبر امّى؟ خلایق می‌گویند: این صداى تو به همه رسید و همه شنیدند، آن پیامبر را با اسمش صدا کن!
منادى ندا می‌دهد: کجاست پیامبر رحمت: محمد بن عبدالله؟ رسول‌الله صلّى الله علیه و آله و سلّم بر پا مى‏ایستد، و از همه مردم جلوتر مى‏آید تا اینکه مى‏رسد به حوضى که طول آن به قدر مسافت ما بین أیْلَة و صَنْعَاء است، و در کنار حوض مى‏ایستد. و پس از آن صاحب شما را ندا مى‏کنند؛ او هم به جلو مى‏آید، و در برابر مردم با رسول الله وقوف مى‏کند.
سپس به مردم اجازه داده مى‏شود و آنان به حرکت در مى‏آیند. و در آن وقت، مردم به دو دسته تقسیم مى‏شوند: جماعتى در حوض وارد مى‏شوند، و جماعتى را از حوض دور مى‏کنند و چون رسول‌الله صلّى الله علیه و آله و سلّم ببیند که از محبان ما اهل‌بیت کسى را از حوض دور کنند گریه می‌کند و می‌گوید: اى پروردگار من! شیعه على! اى پروردگار من! شیعه على!
در این حال خداوند فرشته‌اى را مى‏گمارد که از آن حضرت بپرسد: اى محمد! سبب گریه شما چیست؟! رسول الله می‌گوید: چگونه نگریم بر جماعتى که از شیعیان برادرم علىّ بن ابى طالب هستند، و من آنان را مى‏نگرم که از حوض دورشان کرده‏اند، و به جانب أصحاب دوزخ روان ساخته‏اند!؟
خداوند عز و جل می‌گوید: اى محمد! من از گناهان آنها گذشتم، و همه را به تو بخشیدم. و من آنان را به تو و به کسانى که از ذریه تو هستند، و آنان آن ذرّیه را دوست دارند و ولایت آنها را برعهده گرفته‏اند، ملحق ساختم، و آنها را از زمره و جمعیت تو قرار دادم و در حوض تو وارد کردم و شفاعت تو را درباره آنان پذیرفتم و به همین دلیل تو را مکرم و گرامى داشتم.
و حضرت باقر علیه‌السلام گفتند: در آن روز چه بسیار از مردان و زنان گریه کننده‌اى که چون این جریان را ببینند، فریاد مى‏زنند: یامحمداه! و هیچ یک از موالیان ما و از محبان ما نمى‏ماند مگر آنکه در حزب ما قرار مى‏گیرد و با ما وارد در حوض ما مى‏شود.
۰۲ آبان ۹۱ ، ۰۶:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع پُرشور دهها هزار نفر از مردم بجنورد در ورزشگاه تختی، با ارائه تحلیل جامعی از حرکت صعودی ملت ایران به سمت قله پیشرفت همه‌جانبه مادی و معنوی، مواردی همچون وظیفه‌شناسی، هوشیاری، آماده بکار بودن، نشاط و امید، کار و تلاش پیگیر، وحدت و همدلی، و  موقع‌شناسی به لحظه ملت و مسئولان را ساز و برگ ادامه حرکت پرشتاب دانستند و تأکید کردند: به فضل و توفیق الهی ملت ایران با تجربه و توانایی‌هایی روزافزون خود، از مشکلات عبور خواهد کرد و بار دیگر جبهه استکبار را در حسرت شکست‌دادن این ملت خواهد گذاشت.

رهبر انقلاب اسلامی هدف اصلی و کلیدی ملت ایران را، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون، پیشرفت همه‌جانبه مادی و معنوی دانستند و افزودند: این پیشرفت الهام‌گرفته از منطق اسلام و متفاوت از پیشرفت تمدن مادی غرب است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه پیشرفت مورد نظر غرب، تک‌بعدی و تنها در جهت مسائل مادی است، خاطر نشان کردند: پیشرفت در منطق اسلامی ، دارای ابعاد مختلف مادی و معنوی است و شامل پیشرفت در علم، اخلاق، عدالت، رفاه عمومی، اقتصاد، عزّت و اعتبار بین‌المللی، استقلال سیاسی و تقرّب به خدا می‌شود.

۱۹ مهر ۹۱ ، ۱۴:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر
            متن زیر قسمتهایی از سخنان یکی از مسئولان دولتی است:
  • غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کردند. شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.
  • اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصه‌ی سیاست احیا شد.
  • ده سال هر کاری کردیم، یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه می‌گفتند «آیت‌الله خمینی».
  • سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.
  • یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
  • شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!
  • امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
  • امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشی ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.
  • وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».
  • اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و به تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم.
  • در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند!
  • پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.
  • تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است.
  • شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای».
  • مشکلی که هست هم این است که همه می‌گویند «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!». اصولگراها می‌گویند صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم! صداوسیما می‌گوید ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم! روحانیون می‌گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد می‌گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...
  • بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
  • آیت‌الله سید محمدباقر حکیم پا می‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا نامه می‌نویسد به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای». سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای! ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!
  • اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می‌فرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آن‌جا ندا داده می‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.

خاکریزیسم

۱۳ مهر ۹۱ ، ۱۵:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

آیا پرستش در کشورهای مختلف مخصوص خداوند یکتاست؟! عادات و رسوم خرافی و توسل به غیر خدا در کدام کشورها همچنان رواج دارد؟ آیا خرافه و خرافه پرستی در غرب پیشرفتۀ صنعتی و مدعی، وجود دارد؟برای آشنایی بیشتر با برخی آداب و رسوم خرافی و ادیان الحادی در جهان با این گزارش ویژه همراه شوید...
۱۳ مهر ۹۱ ، ۱۵:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

هنری فورد در کتاب «یهود یگانه مشکل جهان» می‌نویسد:« تعیین رئیس جمهوری آمریکا جز به دستور یهود، بدستور و فرمان کس دیگری نیست، اما بیچاره ملت آمریکا گمان می کنند که خود آنها رئیس جمهوری را تعیین می‌کنند».

 

۰۳ مهر ۹۱ ، ۱۰:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

الف) گوته (شاعر و متفکر آلمانی)

محمد(ص) به عنوان انسانی خارق‎العاده، در کتابش قرآن، میراثی جاودانه از خود به جای گذاشته است. ارزشمندترین گوشه قلبم، مسخر تصویری است از بهشتی که محمد(ص) در کتابش قرآن، نوید برخورداری از آن را داده است.[1]
 
ب ) توماس کارلایل (فیلسوف معروف انگلیسی)

محمد(ص) در عربستان از همان کودکی به عنوان شخصیتی امین و صادق، مهربان و خوش‎رو ، خوش صبحت، سخی و بلند نظر، با ملاحظه و فروتن شناخته می‌شد. وی می‌افزاید: محمد(ص) انسانی بود حقیقت‎جو و وفادار. کسی که در رفتار و گفتار و‎ اندیشه‎هایش جانب صداقت را رعایت می‌کرد. این فرزند رئوف و دریا دل کویر نسبتا کم حرف بود. هنگامی که چیزی برای گفتن نبود خاموش می‌ماند، لیکن به هنگام سخن گفتن، سخنانش بجا عاقلانه و سرشار از صمیمیت بود.[2]

او می‌گوید: اینها تنها مشتی هتاکی و ناسزاگویی از سوی غرب است که چنین نابهنجاری‎های رفتاری را به محمد(ص) نسبت می‌دهند.[3]

کارلایل به مخاطبان خود این نکته را خاطر نشان می‌کند که از آغاز تا پایان حیات هیچ‎گونه تناقضی در رفتار محمد(ص) مشاهده نمی‎شود. محمد(ص) در سراسر عمر خود علیه خشونت، بی بند و باری، خود کامگی، جاه طلبی و بی عدالتی جنگیده بود. محمد(ص) قوانین مدنی و اخلاقی را عرضه کرد تا وحشیگری و ددمنشی را بر اندازد و بی قانونی و هرج و مرج را با نظم و تمدن جایگزین سازد. کتابش قرآن بر خلاف اعتقادات رایج در اروپا، اصول ضد اخلاقی و بی بند و باری را آموزش نمی‎داد بلکه در حقیقت یک زندگی فوق‎العاده کنترل شده، منظم و اخلاقی را که مطابق با خواست خدا بود، جزء وظایف و تکالیف دینی و انسانی مسلمانان می‌دانست.[4]

ج )  کنت دوبولنویلیه

وی در اثر خود تحت عنوان «زندگی محمد(ص)» که در سال 1782 منتشر شد می‌گوید:
اسلام دینی فطری، اصیل، ساده و منطقی است. همچنین ایشان به تمجید پیامبر پرداخته و محمد(ص) را به عنوان قانون‎گذاری روشنفکر و خردمند معرفی می‎کند که صداقت و خلوص نیت وی در سادگی و صراحت دینش متجلی بود. او معتقد است که دو دیدگاه مسیحی نادرست وجود دارد: اول اینکه دین محمد(ص) بر اساس رجوع به عقل سلیم اروپایی مردود شناخته شده است در حالی که نظامی منطقی‎تر و عقلانی‎تر و قابل قبول‎تر از دین او از لحاظ عقل و خرد وجود ندارد. دوم اینکه محمد(ص) فردی غیر عادی و بدون تمدن بوده است. کنت بر این نکته اصرار دارد که محمد(ص) مردی بود نکته سنج و مردم‎دار که محسنات، ثبات قدم، شجاعت و بصیرت را دارا بود. کنت از قوانین و آداب و رسوم و سنن مسلمانان دفاع می‌کند و آنها را به عنوان آداب و رسومی خردمندانه و روشن و قابل فهم معرفی می‌کند.[5]

د) آر وی سی بادل

او از جمله محققانی است که سال‎ها در بیابان در میان اعراب زیست تا بتواند احساسات و افکاری را که می‌توانست شخصیت محمد(ص) را تحت تاثیر قرار دهد، در خاطر متصور و مجسم نماید. می‌گوید: آیا تمسخر‎های ضد مسلمانان اروپایی بر عکس به خودشان بر نمی‎گردد؟ باید از خود پرسید چطور یک فرد ناسالم می‌تواند آیینی از خود به جای بگذارد که پس از مرگ وی این‎چنین بالندگی و بسط و توسعه یابد؟ امروز شمار هواداران دین اسلام هر ساله ربع میلیون افزایش می‌یابد.[6]

ه)  امیل درمینگهام، تاریخ نویس و خاورشناس فرانسوی

امروز کسی قدرت آن را ندارد که در اخلاص محمد(ص) شک و تردید کند؛ زیرا زندگی او بزرگترین دلیل بر اعتقاد او به پیامبری‎اش بود. رسالتی که در راه آن تمام زحمات را شجاعانه تحمل کرد و با آن همه عظمت و استعداد سرشار و بصیرت و تسلط بر نفس و اراده قوی و حسن تدبیر که داشت هرگز کسی به خود اجازه نمی‎داد چنین انسانی که به او وحی می‌شود و از مواهب خاصی برخوردار بود را جزء جن‎زدگان بداند. آنان که این مرض را به او نسبت می‌دهند بسیار در غفلت و خیالند. زیرا زندگی محمد(ص) قبل از بعثت زندگی موزون و منظمی بود همان‎گونه که بعد از آن چنین بود.[7]

و) جان دیون پورت دانشمند انگلیسی

بارها گفته‎اند محمد (ص) غش کرده است! این از گفته‎های بی‎اساس و نابهنجار یونانی است که خواسته‎اند به وسیله تهمت تاثیر عوارض این بیماری، پیام آور عقاید نوین را لکه‎دار ساخته و خصوصیات اخلاقی او را مورد نفرت و انزجار جهان مسیحیت قرار دهند.[8] ما می‌پرسیم: آیا ممکن است باور کنیم مردی که چنان اصلاحات بزرگ و پایداری را پدید آورد و مردمی را که قرن‎ها در منجلاب بت‎پرستی غوطه‎ور شده بودند و کودکان خود را می‌کشتند نجات داد، فریب کار بود یا تمام دوران زندگی او مقرون به نفاق بود؟ هرگز! [9]

پی نوشت:
[1] . محمد(ص) در اروپا، ص 17.
[2] . فروغ ابدیت، ص 346.
[3] . همان، ص 348.
[4] . همان، ص 356.
[5] . محمد(ص) در اروپا، ص 285.
[6]. همان، ص 482.
[7]. حیات محمد‌(ص)، ص 280-282 ( به نقل از پیامبر شناسی و پاسخ به شبهات، ص 126).
[8]. عذر تقصیر به پیشگاه محمد(ص)، ص 13 ( به نقل از پیامبر شناسی و پاسخ به شبهات، ص 119).
[9]. عذر تقصیر به پیشگاه محمد(ص)، ص 210 با اقتباس.
۲۸ شهریور ۹۱ ، ۲۰:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر