5 پرسش مهمی که اوباما در سخنرانی خود به آنها پاسخ نخواهد داد
چهارشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۰، ۰۲:۳۸ ب.ظ
به گزارش فارس، اندیشکده "امریکن پراگرس " در مقالهای به قلم "برایان
کتلیس " و "کرولاین وادهمز "، کارشناسان ارشد این سازمان، پنج مسأله مهم
درباره سیاستهای آمریکا در پاکستان، شبکههای تروریستی در منطقه، نقشه راه
منطقه، راهبردهای اقتصادی مناسب در افغانستان، و بودجه تخمینی تکمیل
عملیات در افغانستان را مطرح کرده و خواستار پاسخ اوباما در این موارد است.
* روزنامهنگاران به عمق مسائل افغانستان توجه نمیکنند
جای تأسف است که روزنامهنگارانی را گماشتهاند تا بیانیه روز چهارشنبه "باراک اوباما " رئیسجمهور آمریکا را که درباره گامهای بعدی در افغانستان است، پوشش دهند و سردبیران این روزنامهها روزنامهنگاران را تحت فشار گذاشتهاند تا پاسخ این پرسش مهم را از اوباما دریافت کنند: دولت اوباما چند لشگر نظامی آمریکایی را طی سال آینده به خانه میفرستد؟ اما متأسفانه مناظرات سیاسی تنها پوسته مسائل عمیقی را که در جریان است میخراشد و به عمق این مشکل که چه خطرهایی در افغانستان و کل منطقه خاورمیانه در کمین آمریکاست، نمیپردازد.
* حدود 10 تا 30 هزار نیروی آمریکایی تا پایان 2012 به آمریکا برمیگردند
تعداد سپاهیانی که قرار است از هماکنون تا انتهای سال 2012 به آمریکا بازگردند تا حدی مشخص است - چیزی بین 10,000 تا 30,000 نفر - و عقب نشینی نیروها در هر صورت با این هشدار همراه خواهد بود که تعداد دقیق "بستگی دارد به شرایط موجود ". معمولاً به ندرت پیش میآید که این عبارت "بسته به شرایط " دقیقاً تعریف شود تا جایی برای حداکثر تغییرات لازم داشته باشند.
* جزئیات دقیق برنامه خروج نیروها از افغانستان هنوز مبهم است
متأسفانه، این بیانیه نیز پر خواهد بود از تکیه کلامهای رایج تبلیغاتی و عبارتهای کلیشهای تحلیلگران که همواره جایگزین بحثهای سیاسی جدی میشود. احتمالاً مخالفان سیاستهای اوباما او را به سیاست "بزن در رو " متهم خواهند کرد. وقتی چنین عبارتی را میبینید به یاد داشته باشید که در امر ارزیابی دقیق استفاده آمریکا از منابع موجود برای مواجهه با تهدیدها به شکلی منسجم، شعار دادن و مخاطب را بیهوده به هیجان آوردن جایگزین مناسبی برای تحلیلهای خشک و صادقانه نیست.
کسانی که طرفدار سیاستهای اوباما هستند نیز خواهند گفت که رئیسجمهور نظامیان آمریکایی را "به تدریج " از منطقه خارج میکند. شایان ذکر است که قید "به تدریج " امروزه به ندرت به کار میرود، مگر در استدلالهایی برای سرپوش گذاشتن بر جنگهایی که دو برابر جنگ جهانی دوم به طول میانجامند.
* گروهی از منتقدان نگران هزینههای سرسامآور برنامه جنگ در افغانستان هستند
گروه دیگری از منتقدان سیاستهای اوباما در افغانستان، از زاویه دیگری مسأله را نگاه میکنند و ملاحظاتی در باب هزینههای سربهفلک کشیده و مدت زمان به درازا کشیده شده جنگ در افغانستان مطرح میسازند. اما این گروه نیز پاسخی قانع کنندهتر از پاسخهای دولت اوباما ندارند و پاسخهای مکفی به پرسشهای مربوط به خطرات جنگ داخلی، جنگ منطقهای، و تهدید شبکههای تروریستی نیز نمیدهند. این گروه حمایت سیاسی داخلی لازم را نیز پشت خود ندارند تا بتوانند سیاستهای جایگزینی را اجرا کنند که سیاست دولت اوباما را تغییر دهد.
* اوباما باید در سخنرانی خود به نکات مهمترین جز خروج نیروها بپردازد
وقتی اوباما اعلام میکند که چه تعداد نظامی به خانه برمیگردند و به این شکل محبوبترین بازی حدسی این اواخر در مورد امنیت ملی را پایان میدهد و جلوی ناآرامیها و حدس و گمانهای رسانهای را میگیرد، سخنرانیاش قطعاً بسیاری از پرسشهای سیاسی دیگر را بیپاسخ باقی خواهد گذاشت. در این سخنرانی نیز مانند سخنرانیهای اخیر اوباما درباره خاورمیانه، مسأله مهم ایراد یک سخنرانی خوب نیست، بلکه داشتن راهبردی واقعی است که تیم او آن را پیاده میکند. مانند دیگر سخنرانیهای خاورمیانهای اوباما، این بار نیز تیم او باید کمکش کند تا شکافهای سیاستهایش را در مورد پنج مسأله مهم پر کند؛ مسائل مهمی که احتمالا اوباما در سخنرانی آتی خود به آنها پاسخ نخواهد داد.
1- سیاستهای آینده او در پاکستان چیست؟
ارتباطات دوجانبه آمریکا و پاکستان در هفتههای پس از موفقیت در اعلام خبر کشته شدن بنلادن به رکود تازهای رسیده است و آمریکا باید راهبردهای خود در پاکستان را با واقعیتهای جدید هماهنگ کند. قبل از این که اوباما وضعیت حال حاضر افغانستان را اعلام کند، مسئولان دولت او متوجه شده بودند که تا وقتی پاکستان پناهگاهی برای نیروهای دشمن آمریکا در اختیار آنها قرار میدهد، نمیتوان به پیشرفت چندانی در افغانستان امید داشت.
* حوادث افغانستان نمایش جانبی مسائل پاکستان است
از جنبههای مختلف، جنگ افغانستان نمایش فرعی اتفاقاتی است که در همسایه شرقی این کشور میافتد، یعنی پاکستان. نگاهی به آمارهای مهم بیندازید، میبینید که پاکستان بیش از 170 میلیون جمعیت دارد، تعداد بمبهای اتمیاش بیش از 100 مورد تخمین زده شده که از سال 2007 تا کنون دو برابر شدهاند، و تعداد زیادی گروههای تروریستی دارد که از حریم پاکستان برای حمله به کشورهای همسایه و طرحریزی حمله به آمریکا و اروپا بهره میبرند. افغانستان حدود 30 میلیون جمعیت دارد، اقلیتهای مجزا و معاندی دارد، و بر اساس گزارش "لئون پانتا " رئیس سازمان سیا و وزیر دفاع آتی آمریکا، احتمالا حدود 100 جنگجوی مرتبط با القاعده در این کشور هستند.
* توجه دولت آمریکا به پاکستان کافی نیست
با وجود مسائل مهمتری که در پاکستان وجود دارد، عدهای از افراد دولت اوباما به ما گفتند که پاکستان در مقایسه با افغانستان در جلسات بررسیهای میانجیگری و سیاستگذاریهای راهبردی کمتر مورد توجه بوده است. به یاد بیاورید که در ماه دسامبر 2007 اوباما در سخنرانیش در وست پوینت راهکار مشخصی در قبال پاکستان ارائه نداد. از این پس دولت او باید روند تازهای را برای بررسی تمام گزینهها در قبال پاکستان شروع کند و مسیر تازهای را برای محاسبه راهبردی رفتار رهبران این کشور آغاز نماید.
2- تهدیدهای شبکههای تروریستی در افغانستان و پاکستان در مقایسه با تهدیدهای جدید در خاور میانه و نقاط دیگر جهان چقدر جدی هستند؟
* آیا واقعا بیشترین تهدید تروریستی در افغانستان است؟
سؤالی که حدود 10 سال پس از 11 سپتامبر هنوز بیجواب مانده این است که آیا آمریکا توان خود را صرف مناطقی که بیشترین تهدید را برای امنیت آمریکا دارند میکند یا خیر. یکی از نتایج طبیعی حضور در جنگهای متعدد در نقاط مختلف، آن هم جنگهایی که تعریف مشخصی برای اتمامشان وجود ندارد، ایجاد زنجیرهای از رفتارهای انفعالی است که تغییر را سخت میکنند. در چنین شرایطی، مسائلی مثل توجیه هزینههای از دست رفته و تقویت غرور و افتخار ملی اهمیتی همارز با (یا حتی بیشتر از) استفاده از منابع برای مواجهه با تهدیدها دارد.
* تهدیدات القاعده در شبهجزیره عربستان و "الشباب " در سومالی جدیتر است
مسئولان دولتی و تحلیلگران اطلاعات نظامی معتقدند که تهدیدات القاعده در شبهجزیره عربستان و "الشباب " در سومالی جدیتر از تهدیدات این گروه در افغانستان و پاکستان هستند. این بیانیه کنگره در اوائل بهار امسال بر گونههای تازه تهدیدهای تروریستی و همینطور فرصتهای سیاسی آمریکا در پی حوادث خاور میانه تاکید کرد.
صرف نظر از این که اوباما در خصوص خروج نیروهای آمریکا از افغانستان چه خواهد گفت، مسئله حصول اطمینان از این که نهادهای امنیت ملی آمریکا بیشترین توجه را در خصوص تهدیدها به خود اختصاص میدهند، و پرهیز از افتادن در دام زنجیره ناگزیر سیاستگذاریها، مسئلهای حیاتی است.
3- نقشه سیاسی در افغانستان و کل منطقه چیست؟
سؤال کلیتر مربوط به تقسیم پایدار قدرت در افغانستان تا حد زیادی بیجواب مانده، و بیشترین توجه صرف مسئله حجم نیروهای آمریکایی شده است.
* دستاوردهای آمریکا بدون توجه به مسئله تقسیم قدرت در افغانستان بیفایده است
دستاوردهای امنیتی نیروهای اضافه در بخشهایی از افغانستان پایدار نخواهد بود، مگر این که تلاشهایی برای حل تنشهای تقسیم قدرت بین اقلیتهای درگیر صورت بگیرد و به افغانها کمک شود تا نهادها و روندهای سیاسی پایداری برای برخورد صلحآمیز با منافع گروههای مختلف بسازند، و حمایت کشورهای مختلف را نیز برای این نقشه سیاسی کسب کنند.
* روند آشتی ملی در افغانستان موفق نبوده
در ماههای اخیر صحبتهای زیادی در خصوص آشتی و یکپارچگی گروههای افغان شکل گرفته است. اما این روندها ظاهرا در مراحل بسیار ابتدایی هستند. طبق گزارشها کمتر از 10 درصد گروههای معاند به تلاشهای یکپارچگی که بر روی جنگجویان سطح پایینتر متمرکز بودهاند وارد شدهاند، و دیپلماسی بیصدای رودررویی با عناصر طالبان با موانع ازاردهندهای رو به روست، از جمله کسب اطمینان از استقلال واقعی آنها از عاملان پاکستانی، و برآورد انسجام درونی و اساس فکری سازمانهایی که اعضا و رهبرانشان در عملیات نظامی به شدت ضربه خوردهاند.
* دولت اوباما باید هم زمان به فکر آشتی ملی و اصلاحات در افغانستان باشد
دولت اوباما باید راهبردی طراحی کند که مسائل تقسیم قدرت، آشتی و یکپارچگی را با مسئله حلنشده اصلاح نظام سیاسی افغانستان و به دست آوردن حمایت کشورهای دیگر پیوند بزند. در طراحی این راهکار، دولت اوباما باید از تمام منابع خود برای تشویق احزاب به رسیدن به وضعیتی صلحآمیز استفاده کند. چارچوب راهبردی دوطرفهای که آمریکا و افغانستان بر سر آن به توافق رسیدهاند فرصتی است برای ایجاد مشوقهایی برای "حامد کرزی " و سایر رهبران افغان تا به فکر اصلاحات باشند.
4- چه راهکار اقتصادی پایداری میتوان برای افغانستان در نظر گرفت؟
* افغانستان باید برای اقتصاد خود که امروز وابسته به کمکهای مالی کشورهای دیگر است، برنامهای طراحی کند
سیاست فعلی هزینه کردن میلیاردها دلار در افغانستان باعث ایجاد عادتی ناکارآمد به دریافت کمک از آمریکا و کشورهای دیگر شده است. گزارش اخیر اکثریت اعضای "کمیته روابط خارجی سنا " بر بسیاری از مسائل مربوط به نحوه کمک مالی آمریکا به پیشرفت و بازسازی افغانستان تاکید کرده است.
در حالی که آمریکا و سایر کشورها دارند تعهدات خود را در قبال افغانستان کاهش میدهند و وارد دوره گذار افغانستان میشوند (هرچند که این دوره گذار تعریف روشنی ندارد)، باید مراقب خطر رکود اقتصادی افغانستان در پس خروج نیروهای نظامی بود. امروز اقتصاد افغانستان به شکل گستردهای وابسته به هزینههای جنگی و کمکهای کشورهای دیگر است، و بخشی کلیدی از این گذار اقتصادی کمک به افغانها برای طراحی یک برنامه اقتصادی پایدار است.
5- هزینه تخمینی پایان ماموریت آمریکا در افغانستان چقدر است؟
* اوباما باید مشخص کند که چه مقدار زمان و هزینه دیگر برای پایان جنگ در افغانستان لازم است
دولت اوباما باید توضیح روشنتری در خصوص منابع اضافی مورد نیاز برای ماموریت افغانستان به آمریکاییها ارائه کند. چه مقدار دیگر از پول مالیاتدهندگان، زمان و پرسنل ارتش و نهادهای غیرنظامی لازم است تا به نتایج لازم برای حفظ امنیت آمریکا دست پیدا کنیم؟
* دولت آمریکا تا به حال مشخص نکرده که نقطه پایان ماموریتش در منطقه کجاست
اوباما بارها گفته است که هدف "از پا انداختن و شکست دادن القاعده در افغانستان و پاکستان " است. اما دولت هنوز به روشنی مشخص نکرده است که میخواهد برای رسیدن به این هدف در این دو کشور به کجا برسد. همچنین هنوز حتی تخمینی کلی در خصوص هزینه و زمان لازم ارائه نکرده است.
اوباما ممکن است فردا در سخنرانی خود در خصوص افغانستان حرفهای غافلگیرکنندهای داشته باشد؛ و شاید به بخشی از این پنج سوال با روشنی بیشتری پاسخ دهد. این مسئله که چه مقدار از نیروهای نظامی دارند به خانه برمیگردند، تنها نقطه شروع مسائلی است که آمریکا باید در خصوص افغانستان و منطقه به آنها بپردازد.
* روزنامهنگاران به عمق مسائل افغانستان توجه نمیکنند
جای تأسف است که روزنامهنگارانی را گماشتهاند تا بیانیه روز چهارشنبه "باراک اوباما " رئیسجمهور آمریکا را که درباره گامهای بعدی در افغانستان است، پوشش دهند و سردبیران این روزنامهها روزنامهنگاران را تحت فشار گذاشتهاند تا پاسخ این پرسش مهم را از اوباما دریافت کنند: دولت اوباما چند لشگر نظامی آمریکایی را طی سال آینده به خانه میفرستد؟ اما متأسفانه مناظرات سیاسی تنها پوسته مسائل عمیقی را که در جریان است میخراشد و به عمق این مشکل که چه خطرهایی در افغانستان و کل منطقه خاورمیانه در کمین آمریکاست، نمیپردازد.
* حدود 10 تا 30 هزار نیروی آمریکایی تا پایان 2012 به آمریکا برمیگردند
تعداد سپاهیانی که قرار است از هماکنون تا انتهای سال 2012 به آمریکا بازگردند تا حدی مشخص است - چیزی بین 10,000 تا 30,000 نفر - و عقب نشینی نیروها در هر صورت با این هشدار همراه خواهد بود که تعداد دقیق "بستگی دارد به شرایط موجود ". معمولاً به ندرت پیش میآید که این عبارت "بسته به شرایط " دقیقاً تعریف شود تا جایی برای حداکثر تغییرات لازم داشته باشند.
* جزئیات دقیق برنامه خروج نیروها از افغانستان هنوز مبهم است
متأسفانه، این بیانیه نیز پر خواهد بود از تکیه کلامهای رایج تبلیغاتی و عبارتهای کلیشهای تحلیلگران که همواره جایگزین بحثهای سیاسی جدی میشود. احتمالاً مخالفان سیاستهای اوباما او را به سیاست "بزن در رو " متهم خواهند کرد. وقتی چنین عبارتی را میبینید به یاد داشته باشید که در امر ارزیابی دقیق استفاده آمریکا از منابع موجود برای مواجهه با تهدیدها به شکلی منسجم، شعار دادن و مخاطب را بیهوده به هیجان آوردن جایگزین مناسبی برای تحلیلهای خشک و صادقانه نیست.
کسانی که طرفدار سیاستهای اوباما هستند نیز خواهند گفت که رئیسجمهور نظامیان آمریکایی را "به تدریج " از منطقه خارج میکند. شایان ذکر است که قید "به تدریج " امروزه به ندرت به کار میرود، مگر در استدلالهایی برای سرپوش گذاشتن بر جنگهایی که دو برابر جنگ جهانی دوم به طول میانجامند.
* گروهی از منتقدان نگران هزینههای سرسامآور برنامه جنگ در افغانستان هستند
گروه دیگری از منتقدان سیاستهای اوباما در افغانستان، از زاویه دیگری مسأله را نگاه میکنند و ملاحظاتی در باب هزینههای سربهفلک کشیده و مدت زمان به درازا کشیده شده جنگ در افغانستان مطرح میسازند. اما این گروه نیز پاسخی قانع کنندهتر از پاسخهای دولت اوباما ندارند و پاسخهای مکفی به پرسشهای مربوط به خطرات جنگ داخلی، جنگ منطقهای، و تهدید شبکههای تروریستی نیز نمیدهند. این گروه حمایت سیاسی داخلی لازم را نیز پشت خود ندارند تا بتوانند سیاستهای جایگزینی را اجرا کنند که سیاست دولت اوباما را تغییر دهد.
* اوباما باید در سخنرانی خود به نکات مهمترین جز خروج نیروها بپردازد
وقتی اوباما اعلام میکند که چه تعداد نظامی به خانه برمیگردند و به این شکل محبوبترین بازی حدسی این اواخر در مورد امنیت ملی را پایان میدهد و جلوی ناآرامیها و حدس و گمانهای رسانهای را میگیرد، سخنرانیاش قطعاً بسیاری از پرسشهای سیاسی دیگر را بیپاسخ باقی خواهد گذاشت. در این سخنرانی نیز مانند سخنرانیهای اخیر اوباما درباره خاورمیانه، مسأله مهم ایراد یک سخنرانی خوب نیست، بلکه داشتن راهبردی واقعی است که تیم او آن را پیاده میکند. مانند دیگر سخنرانیهای خاورمیانهای اوباما، این بار نیز تیم او باید کمکش کند تا شکافهای سیاستهایش را در مورد پنج مسأله مهم پر کند؛ مسائل مهمی که احتمالا اوباما در سخنرانی آتی خود به آنها پاسخ نخواهد داد.
1- سیاستهای آینده او در پاکستان چیست؟
ارتباطات دوجانبه آمریکا و پاکستان در هفتههای پس از موفقیت در اعلام خبر کشته شدن بنلادن به رکود تازهای رسیده است و آمریکا باید راهبردهای خود در پاکستان را با واقعیتهای جدید هماهنگ کند. قبل از این که اوباما وضعیت حال حاضر افغانستان را اعلام کند، مسئولان دولت او متوجه شده بودند که تا وقتی پاکستان پناهگاهی برای نیروهای دشمن آمریکا در اختیار آنها قرار میدهد، نمیتوان به پیشرفت چندانی در افغانستان امید داشت.
* حوادث افغانستان نمایش جانبی مسائل پاکستان است
از جنبههای مختلف، جنگ افغانستان نمایش فرعی اتفاقاتی است که در همسایه شرقی این کشور میافتد، یعنی پاکستان. نگاهی به آمارهای مهم بیندازید، میبینید که پاکستان بیش از 170 میلیون جمعیت دارد، تعداد بمبهای اتمیاش بیش از 100 مورد تخمین زده شده که از سال 2007 تا کنون دو برابر شدهاند، و تعداد زیادی گروههای تروریستی دارد که از حریم پاکستان برای حمله به کشورهای همسایه و طرحریزی حمله به آمریکا و اروپا بهره میبرند. افغانستان حدود 30 میلیون جمعیت دارد، اقلیتهای مجزا و معاندی دارد، و بر اساس گزارش "لئون پانتا " رئیس سازمان سیا و وزیر دفاع آتی آمریکا، احتمالا حدود 100 جنگجوی مرتبط با القاعده در این کشور هستند.
* توجه دولت آمریکا به پاکستان کافی نیست
با وجود مسائل مهمتری که در پاکستان وجود دارد، عدهای از افراد دولت اوباما به ما گفتند که پاکستان در مقایسه با افغانستان در جلسات بررسیهای میانجیگری و سیاستگذاریهای راهبردی کمتر مورد توجه بوده است. به یاد بیاورید که در ماه دسامبر 2007 اوباما در سخنرانیش در وست پوینت راهکار مشخصی در قبال پاکستان ارائه نداد. از این پس دولت او باید روند تازهای را برای بررسی تمام گزینهها در قبال پاکستان شروع کند و مسیر تازهای را برای محاسبه راهبردی رفتار رهبران این کشور آغاز نماید.
2- تهدیدهای شبکههای تروریستی در افغانستان و پاکستان در مقایسه با تهدیدهای جدید در خاور میانه و نقاط دیگر جهان چقدر جدی هستند؟
* آیا واقعا بیشترین تهدید تروریستی در افغانستان است؟
سؤالی که حدود 10 سال پس از 11 سپتامبر هنوز بیجواب مانده این است که آیا آمریکا توان خود را صرف مناطقی که بیشترین تهدید را برای امنیت آمریکا دارند میکند یا خیر. یکی از نتایج طبیعی حضور در جنگهای متعدد در نقاط مختلف، آن هم جنگهایی که تعریف مشخصی برای اتمامشان وجود ندارد، ایجاد زنجیرهای از رفتارهای انفعالی است که تغییر را سخت میکنند. در چنین شرایطی، مسائلی مثل توجیه هزینههای از دست رفته و تقویت غرور و افتخار ملی اهمیتی همارز با (یا حتی بیشتر از) استفاده از منابع برای مواجهه با تهدیدها دارد.
* تهدیدات القاعده در شبهجزیره عربستان و "الشباب " در سومالی جدیتر است
مسئولان دولتی و تحلیلگران اطلاعات نظامی معتقدند که تهدیدات القاعده در شبهجزیره عربستان و "الشباب " در سومالی جدیتر از تهدیدات این گروه در افغانستان و پاکستان هستند. این بیانیه کنگره در اوائل بهار امسال بر گونههای تازه تهدیدهای تروریستی و همینطور فرصتهای سیاسی آمریکا در پی حوادث خاور میانه تاکید کرد.
صرف نظر از این که اوباما در خصوص خروج نیروهای آمریکا از افغانستان چه خواهد گفت، مسئله حصول اطمینان از این که نهادهای امنیت ملی آمریکا بیشترین توجه را در خصوص تهدیدها به خود اختصاص میدهند، و پرهیز از افتادن در دام زنجیره ناگزیر سیاستگذاریها، مسئلهای حیاتی است.
3- نقشه سیاسی در افغانستان و کل منطقه چیست؟
سؤال کلیتر مربوط به تقسیم پایدار قدرت در افغانستان تا حد زیادی بیجواب مانده، و بیشترین توجه صرف مسئله حجم نیروهای آمریکایی شده است.
* دستاوردهای آمریکا بدون توجه به مسئله تقسیم قدرت در افغانستان بیفایده است
دستاوردهای امنیتی نیروهای اضافه در بخشهایی از افغانستان پایدار نخواهد بود، مگر این که تلاشهایی برای حل تنشهای تقسیم قدرت بین اقلیتهای درگیر صورت بگیرد و به افغانها کمک شود تا نهادها و روندهای سیاسی پایداری برای برخورد صلحآمیز با منافع گروههای مختلف بسازند، و حمایت کشورهای مختلف را نیز برای این نقشه سیاسی کسب کنند.
* روند آشتی ملی در افغانستان موفق نبوده
در ماههای اخیر صحبتهای زیادی در خصوص آشتی و یکپارچگی گروههای افغان شکل گرفته است. اما این روندها ظاهرا در مراحل بسیار ابتدایی هستند. طبق گزارشها کمتر از 10 درصد گروههای معاند به تلاشهای یکپارچگی که بر روی جنگجویان سطح پایینتر متمرکز بودهاند وارد شدهاند، و دیپلماسی بیصدای رودررویی با عناصر طالبان با موانع ازاردهندهای رو به روست، از جمله کسب اطمینان از استقلال واقعی آنها از عاملان پاکستانی، و برآورد انسجام درونی و اساس فکری سازمانهایی که اعضا و رهبرانشان در عملیات نظامی به شدت ضربه خوردهاند.
* دولت اوباما باید هم زمان به فکر آشتی ملی و اصلاحات در افغانستان باشد
دولت اوباما باید راهبردی طراحی کند که مسائل تقسیم قدرت، آشتی و یکپارچگی را با مسئله حلنشده اصلاح نظام سیاسی افغانستان و به دست آوردن حمایت کشورهای دیگر پیوند بزند. در طراحی این راهکار، دولت اوباما باید از تمام منابع خود برای تشویق احزاب به رسیدن به وضعیتی صلحآمیز استفاده کند. چارچوب راهبردی دوطرفهای که آمریکا و افغانستان بر سر آن به توافق رسیدهاند فرصتی است برای ایجاد مشوقهایی برای "حامد کرزی " و سایر رهبران افغان تا به فکر اصلاحات باشند.
4- چه راهکار اقتصادی پایداری میتوان برای افغانستان در نظر گرفت؟
* افغانستان باید برای اقتصاد خود که امروز وابسته به کمکهای مالی کشورهای دیگر است، برنامهای طراحی کند
سیاست فعلی هزینه کردن میلیاردها دلار در افغانستان باعث ایجاد عادتی ناکارآمد به دریافت کمک از آمریکا و کشورهای دیگر شده است. گزارش اخیر اکثریت اعضای "کمیته روابط خارجی سنا " بر بسیاری از مسائل مربوط به نحوه کمک مالی آمریکا به پیشرفت و بازسازی افغانستان تاکید کرده است.
در حالی که آمریکا و سایر کشورها دارند تعهدات خود را در قبال افغانستان کاهش میدهند و وارد دوره گذار افغانستان میشوند (هرچند که این دوره گذار تعریف روشنی ندارد)، باید مراقب خطر رکود اقتصادی افغانستان در پس خروج نیروهای نظامی بود. امروز اقتصاد افغانستان به شکل گستردهای وابسته به هزینههای جنگی و کمکهای کشورهای دیگر است، و بخشی کلیدی از این گذار اقتصادی کمک به افغانها برای طراحی یک برنامه اقتصادی پایدار است.
5- هزینه تخمینی پایان ماموریت آمریکا در افغانستان چقدر است؟
* اوباما باید مشخص کند که چه مقدار زمان و هزینه دیگر برای پایان جنگ در افغانستان لازم است
دولت اوباما باید توضیح روشنتری در خصوص منابع اضافی مورد نیاز برای ماموریت افغانستان به آمریکاییها ارائه کند. چه مقدار دیگر از پول مالیاتدهندگان، زمان و پرسنل ارتش و نهادهای غیرنظامی لازم است تا به نتایج لازم برای حفظ امنیت آمریکا دست پیدا کنیم؟
* دولت آمریکا تا به حال مشخص نکرده که نقطه پایان ماموریتش در منطقه کجاست
اوباما بارها گفته است که هدف "از پا انداختن و شکست دادن القاعده در افغانستان و پاکستان " است. اما دولت هنوز به روشنی مشخص نکرده است که میخواهد برای رسیدن به این هدف در این دو کشور به کجا برسد. همچنین هنوز حتی تخمینی کلی در خصوص هزینه و زمان لازم ارائه نکرده است.
اوباما ممکن است فردا در سخنرانی خود در خصوص افغانستان حرفهای غافلگیرکنندهای داشته باشد؛ و شاید به بخشی از این پنج سوال با روشنی بیشتری پاسخ دهد. این مسئله که چه مقدار از نیروهای نظامی دارند به خانه برمیگردند، تنها نقطه شروع مسائلی است که آمریکا باید در خصوص افغانستان و منطقه به آنها بپردازد.
۹۰/۰۴/۰۱