پیدایش قوم یهود
عبرانیان (یهودیان) مانند اعراب و آشوریان، از نژاد سامی هستند.
عبرانیان در آغاز قومی صحرانشین بودند و نخستین اقامت آنان در شهرها در
زمان حضرت یوسف(ع) بود.
عبرانیان (یهودیان) مانند اعراب و
آشوریان، از نژاد سامی هستند. عبرانیان در آغاز قومی صحرانشین بودند و
نخستین اقامت آنان در شهرها در زمان حضرت یوسف(ع) بود. هنگامی که حضرت
موسی(ع)آنها را از دست فرعون نجات داد، مجبور شدند مدت 40سال در صحرای
سینا بمانند ولی پس از آن پیوسته در شهرها بسر میبردند و تمدنی را
پایهگذاری کردند که میراث قوم یهود شد. مسیحیت نیز زاییده همین تمدن
است. یهود (مانند اسلام و مسیحیت) از آغاز بر توحید استوار شده است و همه
انبیای یهود، از حضرت موسی(ع) تا انبیای پرشمار بعدی، با شرک مبارزه
کردهاند. پس از حضرت موسی(ع)، حضرت یوشع بن نون(ع) به امر خدا به رهبری
قوم برخاست. وی از رود اردن گذشت و بلاد کنعان و حدود آن را فتح کرد. پس
از حضرت یوشع(ع) مردان بزرگی در بنیاسرائیل به رهبری مردم اشتغال داشتند
که داوران بنیاسرائیل نامیده میشوند. آخرین داور بنیاسرائیل حضرت
سموئیل(ع) 2 پسر داشت که شایستگی رهبری قوم را نداشتند.
پس حضرت
داوود(ع) جانشین حضرت طالوت شد (حدود 1015 سال قبل از میلاد) و حضرت
سلیمان (علیهالسلام) به جای پدرش حضرت داوود(ع) نشست و مهمترین و
باشکوهترین دوران بنیاسرائیل را به وجود آورد. اهل کتاب بر مبنای محتویات
دروغین عهد عتیق (کتاب اول پادشاهان، باب 11) معتقدند حضرت سلیمان(ع) بر
اثر وسوسه همسران بتپرست خویش، در آخر عمر بتپرست و خطاکار شد! قرآن
کریم با تمجید فراوان از آن حضرت، ساحت قدس وی را پاک کرده است. پس از
رحلت حضرت سلیمان(ع)، فرزندش رحبعام زمام امور مملکت بنیاسرائیل را در
کف گرفت و چون وی به ستمکاری پرداخت گروهی از مردم از فرمان او بیرون
رفتند و تنها 2 سبط یهودا و بنیامین در سرزمین یهودا (به نام یکی از
فرزندان حضرت یعقوب) که بخش نسبتا کوچکتری بود، برای او باقی ماند. این
قسمت که شامل شهر اورشلیم (قدس) نیز میشد، اهمیت بسیاری داشت و نام
"یهودی " از اینجا میآید.
10 سبط دیگر حکومت مستقلی به نام اسرائیل
به رهبری فردی به نام یربعام بن ناباط در شمال فلسطین تشکیل دادند.
تجزیه کشور مبدأ ضعف و بدبختی آنان بود. پادشاهان یهودا و اسرائیل نیز
عموما گنهکار بودند و مردم را به گناه و بتپرستی دعوت میکردند. چند سال
بعد، پادشاه بابل، بختالنصر به اورشلیم حمله کرد و مردم یهودا را کشت و
عدهای را به اسارت به بابل برد که تا مدتی طولانی در آنجا بودند. اسیر
شدن مردم اسرائیل و یهودا موجب پراکندگی آنها در خاورمیانه و سرزمینهای
دیگر شد. هنگامی که کورش، بنیانگذار سلسله هخامنشی بابل را فتح کرد،
یهودیان آزاد شدند و اجازه بازگشت به سرزمین خود را یافتند اما بسیاری از
آنان حاضر نبودند بابل را ترک کنند و در بابل و اطراف آن پراکنده شدند.
گروهی از یهودیان نیز به فلسطین بازگشتند و بازسازی شهر قدس را آغاز
کردند. در آن دوران همسایگان آن سرزمین احساس خطر کردند و مانع برپایی یک
حکومت مقتدر یهودی در خاک فلسطین شدند. پس از آن حکومتهای ناتوانی در
مناطق مختلف فلسطین برپا شد و پس از چند قرن آشفتگی، شهر قدس برای بار
دوم به دست رومیان ویران شد و این ویرانی یهودیان را در جهان پراکنده
کرد. سرانجام پس از نوسازی اورشلیم و مستقر شدن یهودیان در آن مشکلاتی
پدید آمد و مبارزه با پادشاهان ستمگر و بتپرست سوریه آغاز شد. جنگهای
مکابیان با استعمارگران سوریه به پیروزی یهود انجامید. در این دوران
غالبا بنیاسرائیل زیر فرمان مشرکان بودند و ظهور حضرت مسیح(ع) نیز در
همین دوران بود. در سال 70 م. تیتوس، پسر امپراتور روم، اورشلیم را محاصره
و ویران کرد و مردم بیشماری را از دم شمشیر گذراند. پس از این حادثه،
یهودیان در کشورهای مجاور در اروپا و آفریقای شمالی پراکنده شدند و با
گذشت زمان عدهای به مدینه منوره که یثرب نامیده میشد، رفتند و در آنجا
سکنی گزیدند. به گفته منابع اسلامی، انگیزه این گروه از یهودیان در انتخاب
مدینه برای سکونت، انتظار مقدم مبارک حضرت رسول خاتم(ص) بود. بعدها در
عصر خلیفه دوم، مسلمانان شهر قدس را با مذاکره از مسیحیان تحویل گرفتند.
به نوشته طبری (در حوادث سال 15 هجری) مسلمانان هنگام تحویل گرفتن قدس،
در صلحنامه خود در برابر مسیحیان متعهد شدند هیچگاه به یهودیان اجازه
سکونت در آن شهر را ندهند. یهودیان در سرزمینهای اسلامی زندگی خوبی
داشتند و شماری از آنان به مقامات اجتماعی بلندی نائل شدند.
این در
حالی بود که یهودیان مقیم کشورهای اروپایی مجبور بودند در اماکن خاصی به
نام گتو (ghetto) با ذلت تمام زندگی کنند. یهودیان اروپا بر اثر فشارهایی
که برای آنان به وجود آمده بود، نمیتوانستند بین مسیحیان و اقوام دیگر
زندگی کنند و تبعیدهای پیاپی هر چه بیشتر آنان را به فکر وطن مستقل
میانداخت. اندیشه پدید آوردن کشوری مستقل برای یهود سابقهای طولانی
دارد. با این وصف، زندگی میان ملتهای غیریهودی از نظر اقتصادی برای عموم
یهودیان بسیار بهتر بود و به همین دلیل، پس از تاسیس نامشروع اسرائیل،
یهودیان حاضر به مهاجرت به آن نبودند؛ از این رو، برای تشویق آنان به
مهاجرت، در همه سرزمینهای یهودینشین اروپا، آسیا و آفریقا سازمانهایی
به وجود آمد. در اواخر قرن نوزدهم گروه بزرگی از یهودیان روسیه اخراج
شدند. عدهای از آنان در غرب اروپا ساکن شدند و گروهی هم به فلسطین رفتند و
در مکانی نزدیک دریای مدیترانه ساکن شدند و نام صهیون را برای آنجا
برگزیدند. فلسطین در آن زمان تابع خلافت عثمانی بود. صهیون نام تپهای
است در قدس که در زمان شکوفایی دولت بنیاسرائیل در عصر داوود و
سلیمان(ع) مرکز نظامی بوده است. این نام همواره یادآور اقتدار آن قوم بوده و
در کتابهای انبیای متاخر بسیار از آن یاد شده است. در همان زمان،
یهودیان اروپا و روسیه با نادیده گرفتن سنت انتظار، برای کسب استقلال
برخاستند و صهیونیسم را بنیاد نهادند و به دنبال آن، مهاجرت یهودیان به
فلسطین آغاز شد.