آسمان آبی

آسمان آبی

سلام
بر توئی که پا به خلوت ما گذاشته ای ؛
خوش آمدی !
اینجا آسمانِ آبی است .
اینجا آسمان همیشه آبی است ،
نه گرد و غباری و نه دود و خاکستری و نه حتی تکهِ ابریُّ و ...
اینجا آسمانش همیشه آبی است ؛
آبیِ آبیِ آبی ،
برای توئی که دوست داری آسمان را همیشه آبی ببینی .
بیا و نظاره کن آنچه را که تو دوست می داری.
بیا و ببین به شرط آنکه اگر خوشت آمد به دوستانت هم خبر دهی که بیایند و ببینند ؛
در ضمن آیا هیچ می دانستی که برای ما مهم است ؟؟؟!!!
اگر برای خودت هم مهم است نظرت را راجع به آنچه که دیده ای برایمان بنویس .
باز هم بیا و یک سری به ما بزن از دیدن دوباره ات خوشحال می شویم بیا قدمت بروی چشم .
یاعلی

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

  • ۲۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۰۶ .
  • ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۴۶ سلام

دانستنی‌ها ‌درباره آب،غذا و خانه‌شیطان

سه شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۱، ۰۷:۵۱ ب.ظ
شیطان پس از رانده شدن از درگاه الهی و هبوط به زمین، ‌از خدا خواست حاجات دنیایی او نظیر آب، غذا و خانه را مهیا کند. خداوند نیز پاسخ او را اجابت کرد.
بعد از رانده شدن شیطان از درگاه الهی و فرستادنش از بهشت به سوی زمین عرض کرد: پروردگارا! مرا به سوی زمین فرستادی و از درگاه خود راندی و از نعمت‌های بهشت محرومم کردی. من در دنیا احتیاجاتی دارم که بتوانم با آنها در زمین زندگی کنم. آنها را برایم مهیا کن که در مضیقه نباشم.

خطاب شد که حاجات تو چیست؟ آنها را بگو تا برآورده سازم.


شیطان عرض کرد: خدایا! من محتاج خانه و منزلم و به من در دنیا خانه‌ای عنایت فرما.

خطاب شد: خانه تو را حمام قرار دادم. (یکی از احکام داخل شدن به حمام گفتن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» است تا شیاطین به انسان نگاه نکنند)


عرض کرد من محتاج نشستن هستم، جایی و مکانی را برای نشستن میخواهم.

خطاب شد: جای نشستن تو بازارها، کوچه‌ها، خیابان‌ها و مغازه‌هاست. آنجا می‌نشینی تا مردم را به گناه کم فروشی، رشوه، ربا، غش در معامله، نگاه کردن به ناموس مردم، دروغ گفتن، خیانت کردن و ... بکشانی


عرض کرد: خدایا! من غذا می‌خواهم، غذای من از کجا تأمین شود؟


خطاب شد: غذای تو را در سفره‌ای قرار دادم که بر سر آن «بسم الله الرحمن الرحیم» گفته نشود.


عرض کرد: خدایا! من احتیاج به آب و چیزهای آشامیدنی دارم، آن‌ها را از کجا بدست آورم؟

خطاب شد: نوشیدنی‌های تو شراب و هر چیز مست‌کننده است.


عرض کرد: من اذان و مؤذن میخواهم.برای من اذان و اذان‌گو قرار بده.

خطاب شد: اذان تو وسائل موسیقی و مؤذن تو از کسانی است هستند که با این آلات می‌نوازند و آنها را به کار می‌گیرند.


عرض کرد: من احتیاج به قرآن دارم، برای من قرآنی قرار بده که در آن نگاه کنم و سرگرم باشم.

خطاب شد: قرآن تو شعر است (منظور شعرهای عبث و بیهوده است)


عرض کرد: من احتیاج به کتاب دارم، برای من کتابی قرار بده که در آن نگاه کنم و آن را مطالعه کنم.

خطاب شد: کتاب تو «وَشم» است (یعنی خالکوبی که بعضی روی بدن و بازوی خود می‌زنند)


عرض کرد: من احتیاج به حدیث دارم، برای من حدیثی قرار بده.


خطاب شد: حدیث تو دروغ است. کسانی که دروغ می‌گویند حدیث تو را می‌گویند.


عرض کرد: من برای ادامه زندگی دام و شکار می‌خواهم. برای من دام و وسیله شکار قرار بده.

خطاب شد: زنان سست‌ایمان و بی‌تقوا را وسیله صید کردن و به دام انداختن مردم برای تو قرار دادم.


منبع: کتاب «نصایح شیطان» به نقل از جلد 5، صفحه 62 کتاب «المحجة البیضاء»
۹۱/۰۵/۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰

نظرات  (۳)

سلام خیلی جالب بود
امروز حزب اللهی بودن به معنای رفتن روی مین نیست
منتظر حضورتون هستیم
یا علی...
هرکس همان گونه است که فکر می کند پس مراقب افکار خود باشید . ذهن همچون ساعتی پیوسته درحال کار کردن است و باید هر روز با اندیشه های خوب آن را کوک کرد .
دعا میکنم غرق باران شوی
چو بوی خوش یاس و ریحان شوی
چو یاران مهدی شمارش کنند
دعا میکنم جزو یاران شوی
((الهم عجل الولیک الفرج))...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی